به گزارش پایگاه خبری«عصر خودرو»، چهره اغواگر این خودرو در روزگاری که بازار خودروی ایران بهتازگی از سیاهی همیشگی بیرون آمده بود، نام سانتافه را به سمبلی بهیادماندنی در خیابانهای ایران مبدل ساخت؛ تا حدی که این محصول
هیوندای در دورههای مختلف به پرفروشترین خودروی شاسیبلند وارداتی بازار ایران تبدیل شد.
سال 2010، ایستگاه زمانی
هیوندای برای اعمال یک فیسلیفت ماینور روی این محصول خوشفروش و خوشرخ بود و به غیر از تغییرات اندک ظاهری که در بطن مطلب به تشریح آن خواهیم پرداخت، این
آسان موتور بود که در 2 سال آخر عرضه این خودرو، قدرتمندترین پیشرانه سانتافه را برای بازار ایران در نظر گرفته بود.
اما پس از معرفی نسل سوم
هیوندای سانتافه در سال 2012؛ نخستین نمونههای این خودرو در اواسط 2013 و تحت همین مدل توسط بازرگانیهای متفرقه در مناطق آزاد یا به صورت پلاک ملی به بازار ایران راه پیدا کردند.
نسل جدید این خودرو با حال و هوایی شهریتر از مدل 2014 و به صورت رسمی توسط
آسان موتور به بازار ایران راه پیدا کرد که البته اکثر نمونههای وارد شده به ایران با نام دوم این خودرو یعنی Ix45 شناخته میشوند.
پس به همین خاطر در ادامه این نوشتار به بررسی و آزمایش فنی 2 نسل از این خودرو که به فاصله زمانی 7 سال به صورت رسمی توسط
آسان موتور به خیابانهای کشور راه پیدا کردهاند رفتهایم تا تفاوتهای 2 نسل از یک کراساوور خوش قد و بالا در طول 2 نسل را بهتر بفهمیم.
جذاب حتی در گذر عمر!
نسل دوم
با نیمنگاهی به فهرست پرفروشترین خودروهای بازار ایران با نامهایی مواجه میشویم که اکثرا دارای طراحی جذاب و به اصطلاح «با کلاس» هستند! روزهای بسیار خوش نسل گذشته تویوتا کمری در سالهای 2008 و 2009،
هیوندای سوناتا YF در بدو ورود و اخیرا
کیا اپتیما از جمله خودروهای سدانی هستند که دوران مذکور و صدرنشینی به لطف چهره را گذراندهاند. اما در بازار خودروهای SUV و شاسیبلند، این موضوع تا حد بسیاری با خودروهای کُرهای و بهخصوص نام
هیوندای سانتافه گره خورده است. این کراساوور خوشچهره درست در زمانی به بازار ایران راه یافت که سنگیانگ موسو نهچندان دلچسب و
نیسان رونیز ساده تنها گزینههای شاسیبلندی بودند که در خیابانهای کشور تردد داشتند. اگرچه که این محصول تقریبا یک سال و نیم بعد از عرضه تویوتا پرادو به بازار ایران راه پیدا کرد؛ سانتافه برگ برنده جثه خیابانیتر و قیمت مناسبتر را در دست داشت. نمونههایی از این خودرو که در سال 2007 به بازار ایران وارد شده بودند، در واقع نسل دوم سانتافه به شمار میروند که در آوریل 2006 و در نمایشگاه خودروی آمریکای شمالی (مشهور به NAIAS) معرفی شده بود. نسل دوم سانتافه نخستین خودرویی بود که در سایت طراحی ایروین کالیفرنیای
هیوندای خلق میشد تا برای پیشرفت بیشتر مناسب با سلیقه بازار آمریکا طراحی شود. چهرهای موقر با خطوط نرم که در واقع با هدف بلندپروازانه رقابت با خودروهای خوشفروش در بازار آمریکا همچون آکیورا MDX، لکسس RX و در نهایت Volvo XC90 روانه خیابانها شده بود. اگرچه که نسل گذشته این خودرو با زبان طراحی مشابه
هیوندای توسان نسل اول (که از سال 2008 به بازار ایران رسید)،
هیوندای تراکان و
هیوندای ورنای مونتاژ شده در ایران بهره میبرد اما در واقع سانتافه نخستین خودرو از خطمشی طراحی قبلی
هیوندای بود که روی
هیوندای سوناتا، آزرا و ... نیز ادامه یافت.
چراغهای کشیده افقی به همراه لنزهای دوگانه در هر طرف چیزی بود که در بخش جلو و عقب این خودرو مشهود است.
هیوندای سانتافه درست برعکس برادر ناتنیاش
کیا سورنتو (چرا که سورنتو در اصل برادر خونی
هیوندای تراکان است)، حتی در نمونههای Low Option (لو آپشن) نیز با سپرهای همرنگ بدنه ارائه میشد و این نمودی از رویکرد نسبتا لوکس
هیوندای در دوران عرضه به شمار میرود و همچنین با توجه به اینکه اکثر سانتافههای وارد شده به بازار ایران از نوع فول آپشن هستند، تقریبا در 95 درصد نمونهها پایههای باربند اسپرت روی سقف دیده میشود. ابروییهایی که با یک لامپ کوچک 12 ولتی در زیر چراغهای دوگانه جلو روشن میشوند و اگرچه که در زمان خود جذاب به نظر میرسیدند اما این روزها و در مقایسه با تکنولوژی پیشرفته ساخت چراغهای تزئینی، چندان هم اغواگر نیست؛ تکمیلکننده چهره سانتافه برای کسانی است که عادت به روشنکردن چراغهای مهشکن خودرو در مسیرهای شهری دارند. رینگهای 6 پره به صورت استاندارد روی این خودرو قرار میگیرد اما در نمونه مورد آزمایش که از نوع 2007 شرکتی فول آپشن بوده در سایز 18 اینچ زیر خودرو قرار گرفته است.
همچنین باید به این موضوع اشاره داشت که نمونههای 2007 از آینههای جانبی تاشوی دستی بدون راهنما بهره میبرند که در سال 2008 به چراغهای راهنما و یک سال بعد به موتور جمعکننده آینه مجهز شدند. همچنین طرح بخش عقبی خودرو در هماهنگی کامل با دماغه به سر میبرد. استفاده از چراغهای افقی با 2 دایره که در نگاه اول شبیه به چیدمان LED دیده میشوند (اما در واقع گرافیک هوشمندانهای است که در پس یک لامپ قرار میگیرد)، پلاکی که در وسط قرار گرفته و دستگیره درب صندوق عقبی که بدون تقارن و در سمت شاگرد جا خوش کرده است اما جای خالی شیشه باز شونده عقب همچون
هیوندای توسان و
کیا اسپورتیج هم نسل بسیار حس میشود. همچنین در نمونههای 6 سیلندر این خودرو، از 2اگزوز فعال(!) در طرفین خودرو استفاده شده است.
نسل سوم
کمی آنطرفتر نسل نوپای
هیوندای سانتافه یا همان ix45 را در اختیار داریم؛ خودرویی که در روز 14 فوریه سال 2012، مصادف با روز ولنتاین (!) معرفی شد و چهارم آوریل در نمایشگاه خودرو نیویورک 2012 در معرض نمایش عمومی قرار گرفت. نسل جدید این خودرو از زبان طراحی جدید
هیوندای که پیش از آن با معرفی سوناتا YF استارت خورده بود، بهره میبرد؛ خطوط قاطع و شکسته برجسته که عضلات نهچندان حجیم اما متناسب خودرو را در قابی بزرگ جثه به نمایش میگذارد و به دلیل بهرهگیری از پلتفرمی متفاوت با نسل گذشته، کمی شهریتر و با ارتفاع پایینتر طراحی شده است. نمونه مورد آزمایش، مدل 2015 و با حداکثر میزان آپشن قابل سفارش بود که در رنگ مشکی نقش نمایی میکرد. اگرچه که اصولا بسیاری از جزئیات همچون ورودیهای هوا، سقف پانوراما و ... در رنگهای اینچنین تیره گم میشوند اما رنگ مشکی به این خودرو ابهتی خاص بخشیده است. تمامی اشکال هندسی به کار رفته در چهره جلویی سانتافه از تناسبی متعادل بهره میبرند. چراغهای بزرگ و ذورنقهای به همراه لنز متمرکزکننده نور در بالا و پروژکتورهای مثلثی شکل روی سپر خودرو نقش بستهاند که اضلاع این دو بخش در موازات یکدیگر و جلوپنجره کرومی ششضلعی آن قرار گرفته است که البته با توجه به رنگ تیره، جزئیات کرومی و نقرهای گفته شده به خوبی از زمینه جدا شده و خودنمایی میکنند.
هیوندای این زبان و فلسفه طراحی که از سال 2013 به بلوغ رسیده را FluidicSculpture یا مجسمهسازی سیال مینامد؛ به همین خاطر بهترین هنرنمایی طراحان زبردست این خودروساز را در بخش کناری این کراساوور زیبارو خواهیم دید. از چهره موقر و دوستداشتنی بخش جلویی Ix45 که بگذریم به نمای جانبی آن با طول تقریبا 4.7 متر و تنها چند سانتیمتر بلندتر از نسل گذشته میرسیم. بازی مشهود خطوط در بدنه، از عضلهسازی در گلگیرها گرفته تا خط کمری که از گوشه گلگیر جلو تا روی دستگیره درها ادامه پیدا کرده و کمی نازکتر روی گلگیر عقب خاتمه مییابد و خط تکمیلکننده کمر که از بالای دستگیره درهای عقب تا روی چراغ عقب ادامه پیدا میکنند، تماما نشاندهنده یک ظرافت پویا در طراحی این خودروست.
شیشههای جانبی ردیف جلو تا حد امکان بزرگ تعبیه شدهاند و هرچه که به سمت دم خودرو پیش میرویم، شیشههای ردیف دوم و سوم در مسیر خطوط بدنه کوچکتر شدهاند تا اینکه تنها روزنهای(!) کوچک (نسبت به شیشه ردیف سوم نسل دوم) برای ردیف سوم این خودرو تعبیه شده است. البته لازم به ذکر است که با خروج Ix55 (وراکروز) از روی خط تولید
هیوندای در سال 2012، نسخه بلندتر سانتافه تحت عنوان سانتافه گرند برای ارائه در بازارهایی همچون آمریکا، جایگزین آن شد که تا به حال تعداد محدودی از آن به بازار ایران وارد شده و البته با طول 4.9 متر، از طراحی متفاوتی در بخش سپر جلو، نمای جانبی و عقبی با خودروی مورد آزمایش ما بهره میبرد.
در نهایت توضیحات داده شده به همراه رینگهای پنجپره دوبل طرح Y 18اینچی و آینههای تاشوی برقی (به سمت بالا) به همراه چراغ راهنما، تکمیلکننده نمای جانبی نسخه فول آپشن این خودرو خواهد بود که در صورت سفارش، شیشههای عقب دودی برای این خودرو در نظر گرفته میشود. نمای بخش انتهایی خودرو نیز همگام با انحنای طرفین، به صورت ترکیبی از ix35 و سانتافه نسل قبل طراحی شده که این بار درب صندوق نیز توسط دکمهای مخفی در بین چراغهای پلاک باز میشوند و خبری از دستگیره نیست. اگرچه که هنوز هم ایراد شیشه ثابت عقب ادامه دارد. چراغهای عقب در تمامی نمونههای فولآپشن از نوع مزین به LED بوده که در نسخه گرند با طول محور بلندتر حالتی متفاوت و بزرگتر دارد. سانتافه LWB در بازار کُره جنوبی با نام مکسکروز عرضه میشود.
آنچه با کشیدن دستگیرههای در میبینیم!
یکی از کلیدیترین بخشهای طراحی یک کراساوور، SUV و خودروهای اصطلاحا شاسیبلند، چگونگی جایگیری ادوات داخلی، چیدمان و طراحی جزئیات است. ایجاد فضاهای کاربردی و رعایت اصول ارگونومی برای راحتی بیشتر در سفرهای داخل و خارج شهری، از مهمترین اهداف طراحان کابین (Interior Designer) در خلق یک خودروی جدید است. همانطور که در بخش بالایی ذکر شد، سانتافه کراساووری اقتصادی با رویکرد لاکچری است و به همین خاطر با بازکردن درهای نسبتا سنگین و بزرگ این خودرو، فضایی نیمهلوکس در اختیار خواهیم داشت. شرکت
آسان موتور به عنوان واردکننده محصولات
هیوندای به بازار ایران، رنگهای فضای داخلی خاکستری، مشکی و کرمی را برای نسل دوم سانتافه (2007) درنظر گرفته بود که با ترتیب اثر روی صندلیهای چرمی دوردوزی شده (به صورت استاندارد و روی نمونههای پایه پارچهای است)، در کنار طرح چوب خودرو قرار میگیرد.
طراحی کنسول میانی خودرو کمترین شلوغی و دسترسی مناسبی به کاربر ارائه میکند. کما اینکه شمایل ظاهری کنسول نمونههای مجهز به کولر اتوماتیک دوطرفه (خودروی مورد آزمایش) با نسخههای آپشن پایه و کولر دستی اندکی تفاوت دارد. صفحه نمایش موجود روی نمونه مورد آزمایش انحصاری خودرو نیست و این نمونه یونیورسال پس از خریداری توسط مالک نصب شده است. اما شما با پرداخت هزینهای 2 میلیون تومانی قادر به خریداری نمایشگر فابریک خودرو تحت برندهایی همچون کنوود خواهید بود. کما اینکه نمونه فابریک بدون نمایشگر آن قابلیت پشتیبانی از CD و رادیو را داراست و همگام با پسزمینه نقرهای کنسول میانی طراحی شده است. به غیر از سیستم صوتی و تهویه مطبوع، ادوات دیگری روی کنسول میانی دیده نمیشود و فندک، خروجی برق 12 ولتی و دکمههای گرمکن صندلیها روی قسمت پایینی کنسول میانی قرار گرفتهاند.
در فاصله میان داشبورد و قاب دسته دنده محفظهای برای قرارگیری وسایلی همچون موبایل قرار دارد و بعد از قاب نقرهای رنگ لیور، یک جفت جالیوانی با نورپردازی آبی دیده میشود.
جزئیات نقرهای به همراه چرم مصنوعی مشکی روی سردنده این خودرو در گذر از زمان و با استفاده مستهلک میشوند و رخ اولیه را از دست میدهند و این نشانگر کیفیت نهچندان مرغوب متریال به کار رفته در این سطح حتی با وجود کارکرد 60 هزار تایی خودرو مورد بحث است. غربیلک فرمان چهارشاخه مشکی رنگ، دربرگیرنده دکمههای اینترفیس کنترلکننده سیستم صوتی و همچنین
کروز کنترل است که با وجود قابلیت تنظیم تلسکوپی و همچین تنظیم صندلی راننده در 7 جهت (از جمله ارتفاع)، فرمان در وضعیت مناسبی نسبت به راننده قرار میگیرد. صفحه کیلومتر مزین به 3 دایره در پس فرمان و دکمههای پروژکتور و از مدار خارج شدن ESP درست جلوی زانوی چپ راننده قرار گرفتهاند. فضای کابین به نسبت جثه خودرو بسیار عالی ولی کوچکتر از IX55 است. همچنین در صورت تنظیم صندلیهای جلو برای شخصی با قد یک متر و 90 سانتیمتر و قرارگیری در ردیف عقب، هنوز هم فضا به اندازه کافی برای فردی با مشخصات فوقالذکر وجود خواهد داشت. وجود ردیف سوم صندلیها در واقع یکی از آپشنهایی است که تنها روی نمونههای فول این خودرو قرار گرفته بود که نفرات میتوانند با خواباندن صندلیهای ردیف دوم روی صندلیهای ششم و هفتم قرار بگیرند و همچنین برای راحتی بیشتر سرنشینان این ردیف، پشتی صندلیهای ردیف دوم تنظیم میشوند. البته لازم به ذکر است که این ردیف دارای تهویه مطبوع (کولر)، چراغ و خروجی برق 12 ولت است و در صورت نیاز یا عدم نیاز قادر به باز و بسته کردن یک یا هر دوی این صندلیهای ردیف سوم خواهید بود.
اما با قرارگیری در کابین نسل سوم سانتافه، خیلی زود متوجه بلوغ تیم طراحی کُرهایها خواهیم شد. کابین سانتافه جدید همسو با خطمشی جدید طراحی
هیوندای خلق شده است؛ یک طرح مدرن و اغواگر که نسبت به نسل قبل سطح بالاتری از کیفیت و امکانات را در اختیار سرنشینان قرار میدهد.
اگرچه که اکثر نمونههای فول آپشن این خودرو و به خصوص سانتافههای وارداتی با تودوزی مشکی کامل به بازار عرضه شدهاند، اما تریم نمونه مورد آزمایش با صندلیهای چرمی قهوهای مارون به همراه کنسول مشکی و چوب قهوهای انتخاب شده که نمودی بسیار جذاب دارد. کنسول میانی با طراحی اغواگر، دربرگیرنده سیستم صوتی سفارشی مجهز به نمایشگر و 7 بلندگوست که قابلیت پشتیبانی از سیدی، دیویدی، مموری کارت SD، USB و در نهایت اجرای شبکههای رادیویی است که در صورت تملک نمونهای کم آپشن، سانتافه شما فاقد چندی از این امکانات در زمینه سیستم صوتی خواهد بود. همچنین سیستم تهویه مطبوع خودکار و دوگانه هوا به صورت استاندارد روی تمامی سانتافههای نسل سوم قرار دارد که به وسیله دکمههای تعبیه شده در بخش پایینی کنسول میانی قادر به اعمال تنظیمات از جمله انتخاب دریچه خروج هوا، دمای هوا و ... خواهید بود.
در سانتافه جدید علاوه بر گرمکن، شما قادر به سفارش سیستم سردکن صندلیهای جلو خواهید بود که با سرعت بیشتری نسبت به نسل قبل انجام وظیفه میکند! غربیلک اسپرت و بسیار خوشدست نسل جدید دربرگیرنده دکمههای اینترفیس سیستم صوتی و کنترل تماسهای تلفن همراه، در صورت اتصال موبایل به سیستم صوتی تصویری خودرو،
کروز کنترل با قابلیت کم و زیاد کردن سرعت بدون نیاز به اعمال فشار به پدال گاز و در نهایت دکمههای کنترل کامپیوتر سفری و از همه مهمتر دکمه معجزهآسای تنظیم نرمی فرمان در 3 حالت نرم، عادی و اسپرت است که البته همچون نسل گذشته با بهکارگیری اهرم، قادر به تنظیم ارتفاع و فاصله غربیلک تا راننده خواهید بود.
همچنین در پس این غربیلک، کیلومترشمار دوگانه سوپر ویژن خودرو قرار دارد که تا 240 کیلومتر بر ساعت مندرج شده و به لطف بهرهگیری از قابهای منحصربهفرد، تنها تا 7 کیلومتر بر ساعت توسط سرنشین کنار راننده قابل خواندن است.
فضای کابین در بخش جلو چیزی شبیه به نسل قبل بوده و حتی برای سرنشینان قدبلند نیز مشکلساز نخواهد بود. اما با اعمال شرایط مشابه نمونه 2007 در صندلیهای جلو، فضای ردیف دوم تقریبا تا دوسوم سانتافه 2007 کاهش پیدا میکند.
با وجود اینکه ارتفاع سقف به دلیل شیب اعمال شده کوتاهتر از نسل دوم بوده اما در عوض صندوق طویلتری پذیرای شماست که حتی با بازکردن صندلیهای ردیف سوم در نمونه فولآپشن، هنوز هم فضای بارگیری نسبتا خوبی در پس صندلیهای این ردیف برای شما باقی خواهد ماند.
شباهت در عین تفاوت در پشت رول!
با نیم نگاهی به خط تولید
هیوندای سانتافه نسل دوم (2007) در روزهای مونتاژ، متوجه حضور رنج قابل قبولی از پیشرانههای 4 و 6 سیلندر قابل سفارش برای این خودرو میشویم اما اینکه چرا واردکننده محصول فوقالذکر، اقدام به انتخاب نمونه 2.7 لیتری سری Mu برای این خودرو کرده است، خود جای بحث دارد! اگرچه که این پیشرانه تقریبا مشابه نمونههای مورد استفاده روی
هیوندای توسان،
کیا اسپورتیج و
هیوندای کوپه است اما توجه داشته باشید که موتور سانتافه 2.7لیتری V6 از سری Mu اما پیشرانههای خودروهای مذکور از سری دلتا هستند که این به معنای کمبود سیستم زمانبندی متغیر باز و بسته شدن سوپاپها و در نهایت حدود 10 اسب بخار کمتر از پیشرانههای دلتاست. اصولا زمانی چند خودرو با پیشرانهای یکسان به بازاری وارد میشوند تا ارائه خدمات فنی به آنها سادهتر باشد اما در این یک مورد به خصوص اوضاع اندکی متفاوت است! همچنین موضوع اصلی اینجاست که
هیوندای سانتافه از 2007 تا 2010 با یک پیشرانه V6 و 3.3 لیتری به بازار جهانی عرضه میشد که با توجه به شباهت این نیروگاه به نمونه مورد استفاده روی سوناتا V6، آزرا و
کیا سورنتو، نمونه 3.3 لیتری میتوانست بازخورد بسیار بهتری داشته باشد. هرچند که در این صورت، امکان عدم توجیه اقتصادی خرید یک سانتافه 3.3 لیتری در بازار ایران وجود داشت. اما به هر حال این خودرو از همان ابتدای عرضه با پیشرانه 2.7 لیتری V6 و جعبه دنده 4 سرعته خودکار به بازار ایران رسید که در مقایسه با رقبایی همچون
نیسان مورانو، تویوتا پرادو و
کیا سورنتو (تا پیش از عرضه رقبای صحیح این خودرو از 2009 به بعد)، کندترین و ضعیفترین عضو کلاس شاسیبلندهای سایر متوسط مدرن شهری به شمار میرفت و به همین خاطر همواره
هیوندای سانتافه به ضعف در شتابگیری و کشش مشهور بود. مصرف سوخت نسبتا بالا در مقابل حداکثر توان خروجی و قابلیتهای فنی، بروز مشکل در بخش جعبه دنده و بعضا سنسورهای پیشرانه نیز از جمله دیگر نکات منفی هستند که در سانتافه میبینیم اما همانطور که در بالاتر نیز اشاره شد، این خودرو به دلیل بهرهگیری از ظاهر شدیدا عامهپسند و با وجود کم و کاستیهای فنی، خیلی زود در دل ایرانیها جای گرفت. نمونه مورد استفاده، مدل 2007 با کارکرد تنها 60 هزار کیلومتر است که از نظر فنی در سلامت کامل به سر میبرد و به قولی پیچ کارتل آن تنها 6 تا 7 بار باز شده است! استارت با متد کلاسیک چرخش سوئیچ در توپی سوئیچ صورت میگیرد و پیشرانه با صدای نسبتا نرمی از خواب بیدار میشود. اصولا پیشرانههای 6 سیلندر بسیار آرام و بیصدا کار میکنند؛ به همین خاطر سانتافه نیز از آزرا کمصداتر و در حالت خلاص و به اصطلاح Idle به آرامی یک پیشرانه 4 سیلندر است. جعبه دنده به کار رفته برای این خودرو همانطور که گفته شد یک نمونه تیپ ترونیک چهار سرعته با قابلیت تعویض دنده از روی خود لیور است که به نظر میرسد ضرایب دندهها برای جثه و خروجیهای پیشرانه این خودرو چندان مناسب نباشد. پس از قرارگرفتن دور موتور روی عددی ثابت و زیر 1000 دور بر دقیقه، ترمز را گرفته، ترمز پارک پدالی خودرو را با پای چپ آزاد میکنیم و دنده را روی حالت درایو D قرار میدهیم تا شروعی آرام را تجربه کنیم. اصولا خودروهای با جثههای بزرگ دید خوبی نسبت به اطراف به راننده القا نمیکنند و سانتافه 2.7 نیز از این قاعده مستثنی نیست. اگرچه که این خودرو در بخش جلویی و شیشههای جانبی از دید خوبی برخوردار است و با تنظیم ارتفاع صندلی بر حسب قد خود مشکلی در تسلط بر بخش جلویی خودرو ندارید اما اگر قصد بررسی فضای پشتی را داشته باشید، شیشه بیضی مانند خودرو کمک چندانی برای گستردگی دید شما نخواهد داشت. پس به نظر میرسد وجود یک دوربین و سنسور دنده عقب برای سانتافه نیز همچون بسیاری از خودروهای شاسیبلند ضروری است. جعبه دنده همانطور که بالاتر اشاره شد برای خودرو کم به نظر میرسد اما با وجود اوردرایو در دنده چهارم، به محض رسیدن سرعت به بالاتر از 50 کیلومتر بر ساعت دور موتور در پایینترین حالت ممکن قرار میگیرد تا مصرف سوخت تا حد چشمگیری کاهش پیدا کند. البته با این حال هنوز هم مصرف سوخت
هیوندای سانتافه چیزی در حدود 13 لیتر در هر 100 کیلومتر مسافت شهری است که اگر در کلانشهرها زندگی میکنید، شاید برایتان مشکلساز باشد. ضربههای خفیف در هر تعویض دنده چیز جدیدی در بین خودروهای کُرهای نیست؛ پس از جعبه دنده آن انتظاری در حد گیربکس مزدا3 نداشته باشید. همچنین پاسخ TCU به افزایش فشار روی پدال گاز، بهخصوص در زمان تخت گاز شدن چندان رضایتبخش نیست. با این حال حتی با وجود شتاب صفر تا صد 11 ثانیهای اگر در سرعتهای کمتر از 45 کیلومتر بر ساعت گاز خودرو را تخت کنید، پس از معکوس به دنده یک که تا حدود 75 کیلومتر بر ساعت پر میشود، شتاب نسبتا خوبی حس میکنید. هرچند که در هنگام شتابگیری، سیستم تیپ ترونیک خودرو چندان هم کارآمد نیست و مرکز کنترل جعبه دنده به شما این اجازه را نمیدهد تا دندهها را در دور بالاتری از حالت تخته گاز اتوماتیک عوض کنید. پس عملا این سیستم برای حرکت با دنده سنگین در سراشیبیها و در نهایت جادههای کوهستانی با شیبهای تند تعبیه شده و جایگاهی در بحث شتابگیری ندارد. سیستم کمکی فرمان سانتافه از نوع هیدرولیک روغنی بوده که بسیار نرم عمل میکند. اما با توجه به سبکی فرمان حتی در سرعتهای بالا، اندکی بیتوجهی به جاده میتواند منجر به حادثه برای شما شود. کما اینکه سیستم کنترل کشش خودرو در رویارویی با پیچهای تند به کمک شما میآید اما هنوز هم برای این جثه کافی نیست و تنها میبایست به سیستم ترمز چهار چرخ دیسکی با ABS و EBD برای کنترل بهتر خودرو اتکا کرد.
کمی آنطرفتر از نمونه 2.7 لیتری، سانتافه جدید با پیشرانه 2.4 لیتری قرار گرفته که البته با توجه به قوانین جدید واردات خودرو، واردات نمونه 3.3 لیتری آن به بازار امکانپذیر نبوده است و تنها چند مورد محدود از سانتافه V6 به خیابانهای ایران رسید. اما با توجه به بازه پیشرانههای 4 سیلندر در نظر گرفته شده برای این اتاق و وجود سری GDI و البته توربو 4سیلندر 2 لیتری برای این خودرو، به نظر میرسد که این 2.4 لیتری MPI هم بهترین گزینه برای ورود به بازار ایران نیست. البته لازم به ذکر است که تعدادی از نمونههای وارداتی نیز با پیشرانه GDI به بازار ایران راه پیدا کردهاند که با تکنولوژی بالاتر و حجم یکسان، 16اسب بخار بیشتر از حداکثر قدرت 174 اسب بخاری MPIها بیشتر تولید میکنند؛ اما به هر حال نمونه مورد آزمایش یک خودرو وارداتی شخصی با حداکثر امکانات و پیشرانه MPI بود که به نوعی ضعیفترین موتور قابل سفارش برای این خودرو به شمار میرود که همچون تمامی سانتافههای نسل جدید با جعبه دنده 6 سرعته عرضه میشود. جالب
اینجاست که جعبه دندههای دستی سری جدید نیز همچون اتوماتیک به صورت 6 سرعته به بازار عرضه میشود اما تمامی نمونههای حاضر در کشور از نوع تیپ ترونیک با قابلیت تعویض دنده از پشت فرمان هستند. پیشرانه 4 سیلندر نسل جدید را با فشردن پدال ترمز و بهرهگیری از دکمه استارت بیدار میکنیم و با صحنهای بسیار آرامتر از نمونه 2.7 مواجه میشویم. این پیشرانه از سری تتا2 و مشترک با خودروهایی همچون
هیوندای سوناتا،
کیا اسپورتیج،
هیوندای ix35 و
کیا اپتیماست که با توجه به استهلاک و مصرف سوخت پایین، خروجی متعادلی دارد. اما با قرارگیری جعبه دنده در وضعیت درایو، اوضاع آنقدرها که روی کاغذ به نظر میرسد هم بد نیست! شروع خودرو به همان آرامی نمونه 2.7 است اما جعبه دنده 6 سرعته جدید تعویض بسیار نرمتری دارد. کما اینکه به دلیل بهرهگیری از سیستم تعلیق جدید در Ix45، واکنش خودرو در رویارویی با ناهمواریهای شهری شبیه به یک خودروی سدان است؛ البته با تکانهای بیشتر! دور موتور در سرعتهای همسان بسیار پایینتر از دور موتور در سانتافه 2.7 میایستد و واکنش جعبه دنده به پدال گاز بهتر شده است و به لطف بهرهگیری از گیربکس جدید، شتابگیری ثانویه بسیار بهتر شده است. در سانتافه 2.7 اگر شتابگیری از یک سرعت ثابت و برای مثال سبقت گرفتن از خودرویی دیگر را داشتید، ضرایب جعبه دنده 4 سرعته به شما این اجازه را نمیداد تا در هر سرعتی شاهد دنده معکوس باشید. برای مثال اگر در سرعت 60 کیلومتر بر ساعت اقدام به شتابگیری کنید، دنده 2 انتخاب میشود و دور موتور نیز از حدود 3500 دور بر دقیقه شروع به افزایش میکند. اما در سانتافه جدید یا Ix45 به لطف بهرهگیری از جعبه دنده جدید، شاهد این اصطلاحا دنده مُرده نیستیم و کشش بهتری از نمونه 2.7 حاصل میشود. اما اگر این پدر و پسر را در یک مسیر صاف به مصاف هم ببریم، نتیجه چه میشود؟! با نیم نگاهی به جدول مشخصات فنی هر دو، متوجه شتاب صفر تا100 تقریبا مشابه اما سریعتر در نسل سوم میشویم و باید گفت که در عمل و با چندین بار شتابگیری در روز آزمایش از سرعت صفر و با لانچ به کمک فشردن پدال ترمز و بالا بردن دور موتور تا 2500 دور بر دقیقه و سپس آزادسازی ترمز و تخته کردن گاز، نسل سوم سانتافه در سرعت 120 کیلومتر بر ساعت حدودا یک خودرو جلوتر از سانتافه 2.7 بود و این برای خودرویی با حداکثر توان کمتر و به لطف جعبه دنده و وزن پایینتر، موفقیتی خوب به شمار میرود. اگرچه که با شتابگیری از سرعت 30 کیلومتر بر ساعت، هر دو خودرو دوش به دوش هم حرکت میکنند. در شتابگیری اولیه مشکل اینجاست که به دلیل بهرهگیری از 2 دنده کمتر در سانتافه 2.7، زمانی که نمونه 2.4 جدید در حال پرکردن دومین دنده است، شما هنوز هم درگیر اولین دنده هستید و عملا از 5500 تا نزدیک 6000 دور بر دقیقه شاهد شتابگیری محسوسی نیستید!
به لطف بهرهگیری از قدرت کمکی الکترونیکی فرمان، روی غربیلک دکمهای وجود دارد که به کمک آن قادر به تنظیم نرمی یا سختی فرمان خواهید بود. شما میتوانید بنا بر شرایط خود از بین 3 حالت نرم، معمولی و اسپرت یکی را انتخاب کنید. اگر در شهرهای پرترافیک زندگی میکنید، گزینه راحت (Comfort) برای شما مناسب خواهد بود. اما توجه داشته باشید که در این حالت فرمان بیش از حد سبک عمل میکند و کنترل خودرو در بزرگراهها و سرعتهای بالا کمی دشوار است. این در حالی است که حالت نُرمال جعبه فرمان مناسب هر گونه شرایط رانندگی است و با قرارگیری فرمان در حالت اسپرت، واکنش چرخها نسبت به غربیلک کمی سنگینتر شده و برای تسلط بیشتر در این حالت، نیاز به استفاده از هر دو دست و بهکارگیری تمام نیروی عضلانی بالاتنه خواهید داشت! به لطف سامانه جدید فرمان، مرکز ثقل پایینتر و همچنین ارتفاع سیستم تعلیق، هندلینگ نسل سوم سانتافه بسیار بهتر از نمونه 2.7 بوده و در گذر از پیچهای جاده با سرعت بالا احساس عدم چسبندگی و کمفرمانی را کمتر حس میکنید. کما اینکه ترمزهای خودرو قویتر شده و سواری راحتتری به سرنشینان عرضه میشود.
چند خطی خارج از جاده!
با بالا رفتن ارتفاع رکاب از سطح زمین، توقع هر کس از قابلیتهای خارج جادهای خودرو نیز بالاتر میرود! اگرچه که این خودروها در واقع یک شاسیبلند شهری به حساب میروند و هر دو روی پلتفرمهای مشترک با خودروهای سدان طراحی و ساخته شدهاند اما به لطف بهرهگیری از همان ارتفاع بالاتر از سطح زمین و سیستم چهار چرخ متحرکی که در اکثر این خودروهای به اصطلاح کراساوور دیده میشود، در رویارویی با کمی ناهمواری، نا امید نخواهید شد. از همین رو برای بررسی قابلیتهای خارج از جادهای این دو خودرو، مسیر خود را به سمت پستی بلندیهای اطراف جاده منطقه چشمه علی دامغان کج کردیم تا کمی گرد و خاک و قلوهسنگ به خوردِ تایرهای سانتافهها بدهیم! هر دو خودرو از سیستم 4WD هوشمند و دائما فعال بهره میبرند تا در مواقع ضروری و عدم چسبندگی چرخهای جلو، محور عقب نیز فعال شود. برای چسبندگی بیشتر در عبور از مسیرهایی با سطح لغزنده، در هر دو خودرو دکمه قفل دیفرانسیل با لیبل 4WD Lock تعبیه شده که با فشردن آن، هرزگردی دیفرانسیلها به کمترین میزان میرسد تا بدون چاله کندن، مسیر طی شود. اما چیزی که مشهود است، تناسب بیشتر نسل گذشته این خودرو با محیطهای خارج از جادهای، به لطف بهرهگیری از ارتفاع بالاتر از سطح زمین است و به همین خاطر پشت فرمان سانتافه 2.7 کمتر دلهره کشیده شدن کف خودرو به سطح سنگریزههای محیط خارج از جادهای را خواهید داشت. اگر قصد بالا رفتن از یک مسیر شیبدار را داشته باشید، سیستم استارت در سربالایی
هیوندای (HAC) در 2.4 به کمک شما میآید تا خودرو به محض رها کردن پدال گاز، همچون 2.7 به سمت عقب باز نگردد و همچنین سیستم DBC مانع از دور گرفتن خودرو در مسیر برگشت میشود که در نمونه 2.7 لیتری نسل گذشته برای کنترل خودرو در سراشیبی مجبور به استفاده از پدال ترمز خواهید بود.
سه دهم بیشتر، 100 میلیون کمتر یا بالعکس؟!
بیایید چند هزار کلمهای که در صفحات گذشته گفتیم را جمعبندی کنیم! سانتافه جدید با 0.3 لیتر، 2 سیلندر و در حدود 15 اسب بخار کمتر در نمونه mpi (یک اسب بخار بیشتر در نمونه GDI) از مدل 2.7 لیتری نسل گذشته به بازار ایران راه پیدا کرده و اگر بخواهیم از حیث قیمت بررسی کنیم تقریبا دوبرابر نسل گذشته فی میخورد! اما این اختلاف قیمت 75 میلیون به بالا چگونه توجیه میشود؟! امکانات بیشتر، کیفیت ساخت بسیار بالاتر، طراحی بهروز و جذابتر، مصرف سوخت شدیدا کمتر، جعبه دنده سازگارتر و در نهایت سواری راحتتر از جمله تفاوتهایی است که در نسل جدید احساس میشود. پس میتوان به این نتیحه رسید که این خودرو در نسل جدیدش یک سر و گردن ارتقا یافته و از لحاظ قیمت رقیب مستقیمی برای نسل گذشته محسوب نمیشود و مقایسه فوق صرفا به جهت بررسی تغییرات حاصل شده در طی این دو نسل انجام گرفت. اما توجه داشته باشید که در این بازه قیمتی، 3 رقیب دیگر تحت عنوان Rav4 تویوتا،
میتسوبیشی اوتلندر و
کیا سورنتوی فیسلیفت نسل گذشته قرار دارد که اگر بخواهیم خیلی کوتاه به نتیجه برسیم، سانتافه از حیث امکانات رفاهی و خدمات پس از فروش نسبت به دیگر رقبای بازه قیمتی 180 الی 230 میلیون تومان برتری دارد. اوتلندر خودرویی جدید و کمتر دیده شده در خیابان به شمار میرود و در نهایت قابلیتهای دینامیکی را میتوان در سورنتوی کارکرده اما قدرتمند با پیشرانه V6 دید! حال انتخاب با شماست؛ کدام گزینه برای مصارفتان بهصرفهتر است؟!
در پایان لازم میدانیم از همکاری صمیمانه آقای «مسعود خادمی» مالک محترم خودروی سانتافه 2015 و همچنین یاری دوست خوبمان آقای «پویا عرب» در تهیه این آزمایش فنی کمال تشکر را به جای آوریم.