عصرخودرو: داستان جالبی داریم! بازاری تشنه خودروهای مدرن، قدرتمندتر و با قیمتهای نازلتر؛ اما در عوض عرصه روز به روز بر خریداران تنگتر میشود. تازه واردات خودروهای خارجی جان گرفته بود که افزایش تصاعدی قیمت دلار شوکی بزرگ بر این بازار وارد کرد؛ اما با این وجود، باز هم معاملات، اگرچه کمرونقتر از گذشته اما جریان داشتند. تا اینکه در چند ماه اخیر، با روی کار آمدن قانون منع واردات خودروهای با حجم موتور بیشتر از ۲.۴ لیتر، شوکی دیگر بازار ایران را تحریک کرد؛ رویدادی که شاید تا مدتها لذت سواری یک خودرو پرتوان را از بسیاری از اقشار جامعه سلب کند.
به گزارش پایگاه خبری «عصرخودرو»، در بازاری که این روزها مسیر خوبی برای جولان چینیهای نهچندان با کیفیت باز کرده، تنها امید را میتوان در کُرهایهای دستدوم یافت؛ خودروهایی که در سالهای2007 به بعد، با پیشرانههای اغلب قدرتمند به بازار ایران رسیدند و سهم مناسبی از بازار را از آن خود کردند؛ اگرچه با وجود طراحیهای پرزرق و برق خودروهای جدیدالتولید، رنگ و بوی کهنگیشان از فاصله دور هم به مشام میرسد، اما یک لوگوی V6 در پشت صندوق، باز هم خریدار را به وجد میآورد؛ المانی که پس از دیدن یک جفت خروجی اگزوز در پشت برخی سوناتاهای 2007 و 2008، بیش از پیش خودنمایی میکند و به همین خاطر در این بخش از هفتهنامه خودرو امروز به سراغ نمونهای از این خودرو رفتیم تا آن را در برابر رقبای چینی صفر کیلومتر هم قیمت، نمونه 4 سیلندر و کماستهلاکتر و همچنین هاچبکهای کُرهای با بودجه مشابه قرار دهیم. آیا یک خودرو با کارکرد نزدیک به 100 هزار کیلومتر (یا حتی بیشتر) و عمر 7-6 ساله، ارزش خریداری دارد؟! از سوناتا چه انتظاراتی داشته باشیم؟!
سوناتا و رقبای قد و نیمقد!
نخستین محموله سنگین هیوندای سوناتا، همزمان با بازگشت برند هیوندای به بازار ایران، در سال 2007 و توسط آسان موتور، واردکننده محصولات هیوندای به ایران راه پیدا کرد؛ دورهای که گمرکات کشور مملو از خودروهای متنوع از برندهای خارجی متعدد بود و بازار ایران را به سوی رونقی دوباره میکشاند. اگرچه در زمان عرضه، با توجه به برچسب قیمت بسیار مناسب کمتر از 40 میلیون تومان در نمونه 4 سیلندر و در حدود 6 میلیون تومان بیشتر برای نمونه 6 سیلندر، رقیبی جز نیسان ماکسیمای دوستداشتنی و تویوتا کمری گرند (مدل 2007) در برابر خود نمیدید، اما چهره نو، امکانات و قیمت این خودرو موجب استقبال خریداران از این کُرهای بود. در یک چشم بر هم زدن به 7 سال پس از عرضه این خودرو، 2014 میلادی و حال حاضر میرسیم! نرخ ارز 3 برابر شده، سختگیریهای واردات بیش از پیش و رکود بازار امان را از بازاریان ربوده است. اکثر خودروهای صفر کیلومتر کُرهای و ژاپنی با پیشرانههای 4 سیلندر به بازار عرضه شدهاند و برای تملک چهارچرخهای با پیشرانه قدرتمند، به بودجهای در حدود 200 میلیون تومان نیاز دارید. پس باز هم گریزی به گذشته زده و گشتی در بازار دست دومها خواهیم زد. در رنج قیمتی 70 تا 80 میلیون تومان چه میبینیم؟! هاچبکهای کُرهای با بیشترین میزان امکانات، سدانهای کامپکت کُرهای با سطح امکانات بسیار پایین، سدانها و SUVهای کامپکت چینی از جمله گزینههایی است که از بین خودروهای صفر کیلومتر پیش رویتان قرار خواهند گرفت. اما آیا این گزینهها برای استفاده خانوادگی مناسبند؟! جثه کوچک هاچبکها، امکانات نهچندان چشمگیر سدانهای کامپکت و کیفیت ساخت چینیها از جمله نواقص صفر کیلومترهای این بازه قیمتی به شمار میروند؛ اما اگر قید آببندیشدن خودرو زیر پای خودتان را بزنید و روانه آگهیهای فروش خودروهای دست دوم شوید، مسلما گزینههای مناسبتری برای استفاده خانوادگی پیش رویتان قرار خواهد گرفت. پس اگر قدرتمندترین انتخابها را در نظر بگیریم، هیوندای آزرا به دلیل قیمت بالاتر نمونههای سلامت، تویوتا کمری به دلیل بهرهگیری از پیشرانه ضعیفتر و در نهایت اپتیما به خاطر عدم قرارگیری در بازه بودجهای مورد نظر ما، از گود خارج شده تا در نوبهای دیگر به بررسیشان بپردازیم.
سوناتای موتور آزرا؟!
نمایشگاهداران از ترفندهای خاصی برای فروش بهتر خودروهای موجود در پارکینگ خود استفاده میکنند؛ یکی از این تکنیکها را میتوان مصادره به مطلوب نامید! بدین صورت که آپشن یا مشخصهای از یک خودروی لوکستر یا حاضر در کلاس بالاتر را در نظر گرفته و به خودرویی رده پایینتر نسبت میدهند. پاژن موتور سانتافه، Ix35 جلوپنجره سانتافهای و در نهایت سوناتای موتور آزرا از آن دسته تشابهات تبلیغاتی به شمار میروند. اما پیش از هرچیز باید گفت که این تشابه اگرچه تنها به حجم و موتور، تعداد و آرایش سیلندرها و قدرت خروجی ختم نمیشود اما تمامی قطعات به کار رفته در پیشرانه این دو خودرو، کاملا همسان نبوده و از نظر بسیاری از المانها همچون برنامهریزی واحد ECU متفاوتند. اما به هر حال هر دوی این خودروها با کمک پیشرانههای مشابه، 234 اسب بخار تولید کرده و قدرت خروجی را به یک جعبه دنده 5 سرعته خودکار و در نهایت محور فعال جلو منتقل میکنند که با وجود این همه اسب سرکش، انتظار شتابگیری رعدآسایی از خودرو خواهید داشت؛ اما کشش خودرو چندان هم چنگی به دل نمیزند. اگرچه که در ابتدای شتابگیری و به اصطلاح لانچ شدن خودرو (با نگه داشتن پای چپ روی ترمز، بالا بردن دور موتور تا 2000 دور بر دقیقه و آزادسازی ناگهانی ترمز) هرزگردی شدید تایرهای جلو را تجربه خواهید کرد و کیلومترشمار خیلی زود عدد 40 کیلومتر بر ساعت را نمایش میدهد، اما خیلی زود در حوالی 60 کیلومتر بر ساعت و با تعویض دنده به 2، این شتابگیری شدیدا افت کرده و دیگر خبری از فشرده شدن به صندلیها نیست. کما اینکه این نکته در برابر عملکرد نهچندان سریع پدال گاز (عدم هوشیاری سنسور دریچه گاز!!) و فرمان با تاخیر ECU به TCU جهت اعمال دنده معکوس، راننده را اندکی دل چرکین میکند و در سبقتگیری آنچنان هم قدرتمند عمل نمیکند. البته شاید دلیل این امر را بتوان کارکرد 130 هزار کیلومتر خودرو مورد آزمایش و مستهلکشدن طبیعی جعبه دنده در مرور زمان دانست. برای کنترل این شتاب مناسب، خصوصا در 2 دنده نخست، به فرمانپذیری مناسبی نیاز خواهید داشت؛ جایی که برتری بیچون و چرای رقیب همدوره و همقیمت ژاپنیاش، ماکسیما به خوبی حس میشود. اگرچه بهنظر میرسد آزرا با وزنی سنگینتر از برادر کوچکتر خود نیز فرمانپذیری بهتری داشته باشد؛ چرا که با گذر سرعت از مرز 130 کیلومتر بر ساعت و ورود به پیچهای ملایم داخل جاده، نبود چسبندگی به وضوح حس میشود که در صورت بیتجربگی، منجر به خروج خودرو از کنترل راننده خواهد شد. اما در عوض ترمزهای خوبی برای مهار شدن این 234 اسب بخار در نظر گرفته شده است که باز هم باید احتیاط کنید؛ چرا که در صورت ترمزگیری ناگهانی، همچون دیگر خودروهای کُرهای، شاهد سُر خوردن خودرو خواهید بود که این ضعف، بهخصوص در مواقع بارانی، چندان جالب به نظر نمیرسد؛ با این حال باید شتاب معکوس و کاهش سرعت این سیستم ترمز را تحسین کرد. اما حال هاچبکهایی را در نظر بگیرید که تا این بودجه قابل خریداری هستند؛ پیکانتو، i20 و در بهترین حالت یک تویوتا یاریس با کمترین امکانات؛ پیشرانههای 4 سیلندر بسیار کمحجم و ضعیف، با قدرت مانور و قابلیت دینامیکی بسیار ضعیفتر از حتی نمونه 4 سیلندر خودرو مورد بحث که تنها از حیث مصرف سوخت و استهلاک پیشرانه در وضعیت مناسبتری از یک 6 سیلندر 3.3 لیتری 6 یا 7 ساله به سر میبرند. پس باز هم تصمیم با شماست! پرقدرت و پر استهلاک یا ضعیف و کم خرج؟! و یا در طرف دیگر، محصولات چینی همچون جیلی امگرند 7 با جعبه دنده دستی و خودکار که در بهترین حالت و در نمونه دستی شتاب صفر تا صدی در حدود 10 ثانیه بر جای میگذارد؛ خودروهای چینی که صرفا به دلیل صفر کیلومتر بودن ارزش خریداری دارند اما از نظر کیفیت ساخت، دوام قطعات و بسیاری مسائل دینامیک دچار ضعفهای مختلفی نسبت به محصولات کُرهای خواهند بود.
ترافیک شهری؟!
ترافیک شهری، به ویژه در کلانشهرهایی همچون تهران و مشهد، با وجود خودرویی عریض و طویل خستهکنندهتر نیز میشوند! از این حیث، پیش از هرچیز برتری بیچون و چرای هاچبکهای 70 تا 80 میلیون تومانی حاضر در بازار ایران نسبت به سوناتای 4.6 متری نمایان خواهد شد. اما توجه داشته باشید که فاکتورهایی به غیر از ابعاد خودرو نیز قابل بحث است. نشیمنهای در نظر گرفته شده برای سوناتا، با پوشش پارچهای بسیار راحت به نظر میرسند؛ چرا که چرم مصنوعی به کار رفته در محصولات مشابه، سرنشینان را در حالتی ناپایدار قرار میدهد که در مسیرهای طولانی، اعم از ترافیک کلانشهرها و جادههای بینشهری، شرایط راحتی را فراهم نمیکند. از طرفی سیستم صوتی در نظر گرفته شده برای این خودرو با 4 اسپیکر، 2 تیوتر و یک ساب ووفر و صفحه نمایش (در برخی موارد به صورت استاندارد، در برخی توسط مالکان قبلی نصب شده و در بعضی نمونهها هم فاقد این آپشن هستند)، موسیقی مورد نظر شما را با کیفیت مناسبی پخش خواهند کرد. اکثر نمونههای واردشده توسط شرکت آسان موتور از سیستم تهویه مطبوع اتوماتیک بهره میبرند که با چشمپوشی از فشار باد نهچندان قدرتمند خصوصا برای فصل گرما که عدم گردش سریع باد سرد، منجر به سلب آسایش از سرنشینان میشود، گزینه بهتری نسبت به نمونه دستی استفاده شده روی سوناتاهای وارداتی و اصطلاحا
Low Option به نظر میرسد. فضای جلوی پای کابین بسیار عالی، اما نه در حد آزراست. کما اینکه سواری خودرو با فاصله محورهای کمتر از آزرا، ضعیفتر از برادر بزرگتر خود عمل میکند اما به هر حال، در پستی و بلندیهای ریز و درشت شهر، آسایش را به کابین هدیه میکند. اگرچه با توجه به کیفیت ساخت نهچندان بالای قطعات در برابر رقبای ژاپنی همچون تویوتا کمری یا حتی ماکسیمای مونتاژ ایران، قطعات کابین به صدا افتاده و در عبور از آسفالت ناهموار، خریدار را اندکی دلچرکین میکند. کما اینکه قطعاتی همچون آفتابگیر، پس از 7سال استفاده در سر جای خود قرار نمیگیرند و چرم دور فرمان و لیور دنده نیز ساییده شدهاند. آن هم در خودرویی که با وجود کارکرد بالا، در شرایطی مناسب و با سلیقه نگهداری شده است. پس میتوان به این نتیجه رسید که سوناتا، آزرایی با ابعاد مناسبتر برای استفاده در شهر به حساب میآید؛ اگرچه که نسبت به هاچبکهای صفر کیلومتر ارزانقیمت بسیار بزرگتر است و ممکن است برای پارک کردن خودرو و یا عبور از کوچههای تنگ با مشکل مواجه شوید، اما در عوض فضای کابین بهتری را به سرنشینان هدیه میکند. همچنین کیفیت ساخت بالاتر این خودرو در برابر خودروهای چینی و استفاده از جعبه دنده خودکار، از دیگر برتریهای سوناتای دستدوم نسبت به خودروهای صفر کیلومتر و ارزانقیمت چینی است.
بخریم یا نخریم؟!
سوال خوبی است و تمام هدف این مطلب هم همین است! این روزها برای خرید یک خودرو خانوادگی با بودجه کمتر از 100 میلیون تومان، آنقدرها هم قدرت مانور ندارید. روزگاری بود که با 70 میلیون تومان میتوانستید نمونهای صحیح و سالم از بامو سری 5 525i نسل E60 خریداری کنید و تنها مشکل پیش رو، قیمت بالای قطعات آن بود. اما این روزها بازار محدود شده و دیگر دست خریداران را برای انتخاب خودرو مورد نظر خود باز نمیگذارد. پس کلاه خود را قاضی کرده؛ آزرا با اختلاف قیمت 15-10 میلیون تومانی نسبت به سوناتای 6 سیلندر مورد بحث، با توجه به بهرهگیری از آپشنهای بیشتر، طراحی جذابتر و کیفیت ساخت بالاتر (به دلیل سگمنت فراتر) گزینهای بهمراتب بهتر بهنظر میرسد. اما اگر کاهش کلاس و اصطلاحا «نمود» خودرو در بین دیگر اتومبیلهای حاضر در خیابان، آنقدرها هم برایتان ارزش نداشته باشد، با توجه به اختلاف قیمت که خود بودجه خرید یک خودرو شهری محسوب میشود، سوناتا V6 بسیار وسوسهانگیز خواهد بود. اگرچه که نباید از ماکسیمای ضعیفتر (اما با جعبه دنده بسیار بهتر) هم غافل شد و فقط امکانات است که در انتخاب یکی از این دو گزینه تعیین تکلیف میکند. در حال حاضر نمونههای 6 سیلندر و 2007 این خودرو با کارکرد در حدود 150 هزار کیلومتر، کمتر از 70 میلیون تومان فی میخورند و اندک نمونههای 2006 این خودرو نیز حتی با قیمتهای کمتر از 60 میلیون تومان قابل خریداریاند.
در پایان لازم میدانیم از همکاری مالک محترم خودرو آقای مهندس وکیلیان و همراهی دوستانی گرامی، آقایان «علی علیمحمدی» و «پویا عرب» کمال قدردانی را به جای آوریم.