عصرخودرو:از ابتدای پیدایش خودرو تا زمان حال، همه کمپانیها و سازندگان خودرو برای افزایش ایمنی و کاهش آمار تصادفات، در پی پیشرفتهترکردن سیستمهای ایمنی خودروهایشان بودهاند؛ از ساختن شاسی و بدنههای مقاومتر، ایربگهای هوشمند تا لاستیکهای ضدپنچری. اما به جرات میتوان یکی از مهمترین و در عین حال رو به رشدترین بخشهای فنی خودرو را قسمت ترمزها دانست.
به گزارش پایگاه خبری «عصرخودرو»،سیستم ترمزها روز به روز در حال پیشرفت هستند و از کنار آن سامانهها و تکنولوژیهای زیادی به دنیای خودروها راه پیدا کردهاند. با اختراع ترمزهای ضدقفل، دریچهای به روی مهندسان اتومبیل باز شد تا با استفاده از آن، سیستمهای دیگری برای اتومبیلها اختراع کنند. یکی از این سیستمها، سامانه پایداری اتومبیل است که هر چند با اسامی گوناگونی شناخته میشود، اما بیشتر آن را با نام ESP میشناسند.
تاریخچه
در سال 1987 شرکت مرسدس بنز و بامو اولین سیستمهای کنترل کشش خود را رونمایی کردند. این سیستم با کنترل ترمزها از ایجاد بکسوات در شروع حرکتهای ناگهانی جلوگیری میکند. بامو و مرسدس بنز با کمک کمپانی بوش، دو سیستم بر پایه برنامه کنترل کشش طراحی کردند. بامو برنامهای برای کاهش میزان گشتاور برای اتومبیلهای خود ساخت و مرسدس بنز نیز برنامهای برای جلوگیری از لغزشهای جانبی خودرو که ESP نامیده شد. مرسدس بنز برای اولین بار در دنیا، در سال 1995 روی اتاق اس کلاس W140 با همکاری بوش، اولین نمونه از ESP را قرار داد و در همان سال نیز بامو با کمک کمپانی بوش و ITT اقدام به معرفی این سیستم برای خودروهای خود کرد.
از ABS تا ESP
سیستمهای ایمنی خودرو به طور کلی به دو دسته فعال و غیرفعال تقسیم میشوند. منظور از سیستمهای فعال آنهایی هستند که بدون نیاز به وقوع یک حادثه، همیشه در حال عملند. این سیستمها همیشه در حال کنترل رفتار رانندگی هستند و کار آنها جلوگیری از بروز تصادف است. برای مثال، سیستمهایی مثل ABS ،ASR ،EBD و ESP از این دستهاند. سیستمهای غیرفعال آنهایی هستند که در زمان نیاز فعال میشوند مثل ایربگها، کمربندهای ایمنی و... . با پیدایش ABS و گسترش آن، سیستمهایی مثل EBD و ESP نیز پدیدار شدند. ESP که ESC و DSC نیز خوانده میشود، مخفف عبارت Electronic Stability Program است. وظیفه ESP جلوگیری از چرخشهای جانبی است که ممکن است به علل مختلفی روی دهد. در واقع ESP از خروج خودرو از جاده جلوگیری میکند و آن را به کمک راننده به مسیر اصلی برمیگرداند. البته این تصور که ESP در همه حال موفق خواهد بود کاملا اشتباه است به طوری که هم ESP باعث کاهش تعداد تصادفات میشود و هم بسیاری از تصادفاتی که رخ میدهد ناشی از این طرز تفکر است که ESP در هر حالی خودرو را در مسیر صحیح نگاه میدارد.
در برخی مواقع خروج از جاده و تصادف خارج از تواناییهای ESP است و این سیستم فقط در نقش یک بازدارنده و کمککننده است. برای مثال، اگر رانندهای با سرعتی بیش از حد مجاز وارد دایره یک پیچ شود و سیستم تشخیص دهد که خودرو در حال سر خوردن از بغل است، ESP با کمک ترمزگیری چرخها، اقدام به نگهداشتن خودرو در داخل مسیر میکند. حتی ممکن است نتیجه کار به صورت کاملا موفق نباشد اما باز هم از شدت حادثه کاسته خواهد شد. ESP در واقع ترکیبی از سیستمهایی مثل ABS، برنامه کنترل کشش و سامانه توزیع الکترونیکی نیروی ترمز EBD است.
کارکرد ESP
همانطور که گفتیم ESP از سیستمهای ایمنی فعال به حساب میآید. پس مدام در حال چککردن یک سری از فاکتورها و نحوه رانندگی راننده است. پردازنده سیستم ESP پارامترهایی را که بررسی میکند شامل این موارد میشوند: شتاب جانبی و طولی خودرو را بررسی میکند، وضعیت چرخش فرمان و سرعت چرخش آن را چک میکند، گشتاور تولیدی را کنترل میکند، سرعت خودرو و سرعت چرخش چرخها را بررسی میکند، مسیر و سطح جاده و میزان لغزندگی جاده را تحت نظر دارد.
مراحل کنترلی ESP
در برخی مطالب میخوانیم یا میشنویم که فلان خودرو با روشن بودن ESP، از انجام حرکتهای شتابگیری و یا لیز دادن عقب خودرو، خودداری میکند. در واقع ESP با داشتن یک سری قواعد و چارچوبهای رانندگی ایدهآل، در صورتی که تشخیص دهد خودرو در حال لغزش جانبی است و یا انتهای آن در حال خارج شدن از مسیر است و یا دچار کمفرمانی شده و نمیتواند مسیر دایرهای را بهدرستی بچرخد، با ترمزگیری در یکی یا چند چرخ و حتی کاهش گشتاور خروجی موتور، اقدام به تصحیح مسیر حرکت و کمک به نگه داشتن خودرو در مسیر درست میکند. برای مثال، اگر خودرویی که در حال وارد شدن به یک پیچ راستگرد است و به خاطر سرعت زیاد نتواند مسیر دایرهای پیچ را طی کند، با توجه به شتاب واردشده به خودرو و سرعت متفاوت چرخها و پارامترهایی که ESP تحت نظر دارد، سیستم تشخیص میدهد که خودرو در حال خروج از مسیر است.
در این حالت دماغه خودرو تمایلی به گردش به سمت راست ندارد و بیشتر در حال مستقیم رفتن است تا چرخش. در این هنگام باید خودرو در مسیر حرکت قرار بگیرد. پس ابتدا همزمان با ترمزگیری در هر چهار چرخ و حتی کاهش گشتاور موتور، چرخی که به سمت بیرون پیچ است یعنی چرخ جلو سمت راننده ترمز گیری بیشتری میکند تا خودرو در مسیر مستقیم قرار بگیرد، در این صورت اگر راننده توانست که خودرو را به سمت مسیر درست حرکت دهد، ESP از دخالت در رانندگی خودداری میکند اما اگر با این اقدام باز هم مسیر حرکت اصلاح نشد، ESP اقدام به ترمزگیری بیشتر در چرخ عقب سمت راست یعنی سمت دایره پیچ میکند تا خودرو به سمت گردش در پیچ متمایل شود. همه این اقدامات در کسری از ثانیه روی میدهد و ممکن است تا میزان دخالت ESP در رانندگی در خودروهای مختلف، متفاوت باشد. برای مثال در برخی از خودروها نمیتوان ESP را خاموش کرد و در برخی حتی با خاموشی ESP باز هم نمیتوان آن را به طور کامل از مدار خارج کرد و در خودروهای پرقدرتتر با ESP روشن هم میتوان اقدام به رانندگیهای مخاطرهآمیز کرد. در واقع عملکرد ESP را میتوان به چگونگی حرکت یک تانک با زنجیرهای شنی تفسیر کرد. در خودروهایی که زنجیر دارند، برای حرکت به هر سمت، سرعت زنجیر همان طرف کاسته میشود و ESP نیز به همین شیوه با ترمزگیریهای مناسب در چرخها، اقدام به اصلاح مسیر خودرو میکند.
تفاوت سیستم EBD و ESP در چیست؟
ابتدا باید بدانیم که ESP مثل EBD از سیستمهای ترمز خودرو نیست و یک برنامه پایداری است. EBD به توزیع الکترونیکی نیروی ترمز میپردازد. فرض کنیم خودرویی در روی یک مسیر برفی قراردارد. اگر دو چرخ سمت راست روی یخ باشد و دو چرخ سمت چپ روی آسفالت، در صورت ترمزگیری، به همه چرخها به میزان مساوی نیروی ترمز میرسد و این باعث میشود تا خودرو حتی در صورت قفلنشدن چرخها، تمایل به انحراف از مسیر داشته باشد. اما EBD با تشخیص میزان لازم برای ترمز، نیرویی به میزان کافی برای هر چرخ ارسال میکند. بنابراین EBD نمیتواند مثل ESP اقدام به کنترل گشتاور تولیدی موتور و یا ترمزگیریهای هوشمند برای هر چرخ کند، پس ESP را باید یک پله بالاتر از EBD بدانیم. در واقع EBD یک مکمل برای ABS است و همگی آنها از زیرمجموعههای ESP به شمار میروند.