عصرخودرو: کشندهها یکی از مهمترین بخشهای صنعت حمل و نقل در دنیای امروز هستند. این وسایل نقلیه به خاطر حمل مقدار بار بیشتر نسبت به کامیونها، صرفه اقتصادی را بالاتر میبرند و از طرفی از شلوغی معابر و جادهها میکاهند. صنعت حمل و نقل در دنیای امروز آنقدر سودآور و پرطرفدار است که برخی کشورها مثل ترکیه، بخش بزرگی از درآمد سالانه خود را از این راه به دست میآوردند و دلیل تردد بیشمار کامیونهای ترکی و حرکت آنها به سمت کشورهای شرقی ایران به همین خاطر است. با این حال متاسفانه در کشور ما به این مقوله مهم نگاه بسیار سطحی میشود و همه یک کشنده را فقط در نوع اتاق بلند و تریلر آن را در نوع سهمحوره میدانند و همینجاست که هزینههای سربار زیادی به خاطر انتخاب نامناسب کاربریها ایجاد میشود.
به گزارش پایگاه خبری «عصرخودرو»، این مقوله در کشورهای توسعهیافته بسیار دقیق و منطقی و با استفاده از کاربریهای مخصوص هر خودرو انجام میشود تا سود خالص نهایی بیشتر شده و از هزینههای جانبی کاسته شود. البته نباید این مهم را نیز از یاد برد که کشندهها در کشور ما معمولا به صورت یک نوع یا نهایتا دو نوع اتاق عرضه میشوند و خریدار در بسیاری از موارد حق انتخاب دیگری ندارد. در این مطلب به بررسی رایجترین اشتباهات در انتخاب کشنده و تریلر آن میپردازیم.
کشندههای پرقدرت برای حمل خودرو:
حمل خودروهای سواری که در بین شهرها انجام میشود، یکی از سبکترین کارها برای کشندههای پرقدرت امروزی است؛ چراکه با فرض بار داشتن 8 خودرو در دو طبقه تریلر، نهایتا وزن بار به حدود 10 تا 12 تن میرسد که برابر با بار یک کامیون دومحور یا اصطلاحا تک میشود. اما در این بین بسیاری از مالکان برای کاستن از فشار روی خودرو و کاهش استهلاک آن، کشندههای پرقدرت خود را برای این کار انتخاب میکنند و این در حالی است که میتوان با این کشندهها در مسیرهای طولانیتر و با کرایه بسیار بیشتر تردد کرد و همچنین از کشندههای ضعیفتر و ارزانتر برای این نوع کاربری بهره گرفت. دیدن یک کشنده 480 اسبی ولوو FH و حمل خودرو روی آن امروزه چندان عجیب نیست و این در حالی است که کشندههای ارزانتر و ضعیفتر نیز این کار را با همان کیفیت میتوانند انجام دهند.
استفاده از تریلرهای کارگاهی برای کشندههای مدرن:
شاید چندان قابل قبول نباشد که تریلر یک کشنده به اندازه خود آن اهمیت دارد و این اشتباه بزرگی است که در کشورمان بسیار رخ میدهد. سری به داستان هوو با حوادث مرگبارش بزنیم. این کشنده به خاطر نداشتن ریتاردر، نداشتن سیستم ترمز ضدقفل در نمونههای اولیه، تانک باد کم حجم و از طرفی سرعتیبودن جعبه دنده آن، استعداد بالایی در ترمز خالیکردن دارد. این نقیصه زمانی تکمیل میشود که مالک برای کشنده خود یک تریلر 20 میلیون تومانی و حتی کمتر را که در یک کارگاه صنعتی ساخته میشود، به خرید یک تریلر با کیفیت و مدرن ایرانی یا خارجی ترجیح میدهد و به قولی از زیر بار 50 تا 60 میلیون اضافه مبلغ فرار میکند. همین جاست که این کشنده که قادر به مهار خود نبود، باید چند ده تن بار در پشت خود را نیز مهار کند و از آنجا که اکثر این تریلرها دارای محورهای خوبی نبودند و حتی بسیاری از آنها دارای مشکلات بزرگی در توپیها و کاسه چرخهایشان هستند، به یک ارابه مرگبار و کُشنده تبدیل میشدند. همین اشتباه را برخی مالکان کشندههای مدرن اروپایی که قیمت بالایی نیز دارند، مرتکب میشوند و برای کشنده خود از یک تریلر غیراستاندارد استفاده میکنند که دیدن قیچیشدن یک ولوو FH یا یک مرسدس بنز آکسور در جادهها، اکثر مواقع به خاطر ناکارآمدی سیستمهای ترمز تریلر به خاطر کیفیت پایین توپیها و محورهای آنها، از این نمونه هست. تکنولوژی ساخت محورها و توپیها یکی از مهمترین و پیچیدهترین تکنولوژیهاست که نامهای بزرگی چون اشمیتز، کالابرس، مایان کوگل و... از معروفترین سازندههای آنها هستند.
کمرشکنهای غیراستاندارد:
کمرشکنها یکی از مهمترین تریلرها به حساب میآیند. این تریلرها برای حمل و نقل خودروهای راهسازی و عمرانی تا بارهای حجیم و سنگین وزن کارایی دارند و تابع قوانین خاصی نیز هستند. برای مثال امکان تردد 8 ساعت در طول روز را دارند و سرعت آنها نباید از 60 کیلومتر تجاوز کند و موارد دیگر. اما دیده میشود که به جای استفاده از یک کشنده پر قدرت که حداقل در کلاس 400 اسبیها باشد، از یک کشنده هوو با 370 اسب بخار قدرت که مشکلات خاص خودر را نیز به همراه دارد و حتی دانگفنگهای T375 استفاده میشود. این کار برای بارهای سبک و حجیم مشکلی ایجاد نمیکند اما مشکل وقتی پدیدار میشود که مجموع وزن ناخالص این محموله به همراه کشنده به مرز نهایی مجاز مندرج در کارت خودرو میرسد و مشکل از همین جا شروع میشود. کشنده باید فشار زیادی را تحمل کند و این در حالی است که نه کشنده و نه کاربری آن برای این حمل و نقل مناسب نیستند و از عمر آن به شدت کاسته میشود. حتی در بسیاری مواقع دیده میشود که این مجموعه با رسیدن به کمترین سینهکشها، فشار بالایی را برای طی کردن مسیر باید به جان بخرد و این در حالی است که یک کشنده پرقدرت FH تمام طول مسیر را با حداکثر سرعت مجاز خود به راحتی طی میکند.
اتاقهای نامناسب:
این عیب را بهشدت و به میزان زیادی میتوان در جادههای کشورمان دید. در کشورهای پیشرفته و صاحب سبک در زمینه حمل و نقل، اتاقهای مختلفی برای کامیونها و کشندههای گوناگون وجود دارد. هر چه اتاقها بزرگتر میشوند، کاربری آن خودرو نیز دارای بعد وسیعتری میشود. برای مثال، کامیونها و کشندههای MAN دارای اتاقهای مختلفی هستند که بزرگترین آنها یعنی XXL برای مسافتهای طولانی یا اصطلاحا Long Haul و اتاقهای کوچکتر یا حتی کشندههای ضعیفتر مثل TGS برای مسافتها و کاربریهای محدودتر استفاده میشود و این رویهای است که اصلا در کشور ما انجام نمیشود. برای مثال، شما میتوانید حتی یک کشنده مایلر بدون اتاقخواب را در حال حمل یک محموله با بعد مسافت چند هزار کیلومتری ببینید که این اشکال بعدها برای خود راننده و ماشین نیز دردسر خواهد شد. اما اتاقهای بزرگ به خاطر امکاناتی که دارند، راحتی و آسایش بسیار بیشتری برای راننده و کمک وی فراهم میآورند. ضمن اینکه نباید از شکل دیگر این ناهمگونی نیز غافل شویم که از کشندههایی با اتاقهای نامتعارف برای برخی کاربریها استفاده میشود. برای مثال، یک کشنده سقف بلند در حال حمل یک تریلر کفی دیده میشود و یا یک تریلر یخچالی پشت یک کشنده سقف کوتاه بسته میشود که هیچ گونه بادگیری ندارد که همه این موارد به همراه نبود قطعات بادگیر خودروها، باعث اختلال در شبکههای هوای اطراف اتاق میشود و در مصرف سوخت اثر محسوسی دارد. البته وجود این اشکال بیشتر از سوی شرکتهای واردکننده و تولیدکننده است.
تریلرهای بیش محور:
یکی از مشکلاتی که خوشبختانه بسیار کم دیده میشود، استفاده از تریلرهایی است که محورهایی بیش از نیاز کشنده دارند. برای مثال، دیده میشود که یک کشنده سهمحور، تریلری سهمحور دارد که وزن قابل تحمل این مجموعه به بیش از مقدار مجاز مندرج در کارت خودرو میرسد و در واقع کشنده در حال حمل یک محور اضافه در پشت خود است. این محور اضافه نه تنها باعث اضافه وزن میشود بلکه به خاطر تماس با سطح جاده نیز در افزایش مصرف سوخت و آلایندگی خودرو اثر چشمگیری دارد.
تریلرهای نامناسب:
در برخی موارد دیده میشود که تریلرهای مورد استفاده، نامناسب با نوع بار در حال حمل است که البته بیشترین دلیل آن نیز نبود انواع مختلف تریلر در بازار است. برای مثال، اگر به تریلرهای حمل خودرو در کشورهای پیشرفته نگاهی بیندازیم، متوجه میشویم که این تریلرها به گونهای طراحی میشوند که قادر به حمل تعداد بیشتری خودرو در یک بار جابهجایی هستند و این در حالی است که در کشور ما حتی از کشندههایی با لاستیک 24 نیز در این نوع کاربری استفاده میشود! و یا دیده میشود که از تریلرهای کفیبلند برای حمل رولهای ورق فولاد استفاده میشود و این در حالی است که تریلر این گونه بارها باید مناسب با نوع بار باشد و روندی که در تریلرهای مخصوص سنگهای قله گرفته شده است، برای هر نوع باری گرفته شود. از طرفی وقت آن رسیده تا در ساخت و طراحی تریلرها در کشورمان نیز اقدامات جدی صورت بگیرد. برای مثال، چند سالی است که تریلرهای بونکر سیمان دارای شکلی جدید با کارایی بهتری شدهاند. تریلرهای کمپرسی باید از نمونههای اولیه آنها خارج شده و به شکل اصطلاحا قایقی پیش روند که محاسن خاص خود را دارند. تریلرهای تیغه کانتینربر در حال افزایش هستند که حمل کانتینر را با تریلرهای کفی بسیار کمتر کرده است. تریلرهای نیملبه برای حمل کاشی و شمشهای فولادی و فلزات در حال رواج هستند. اما هنوز هم این مقوله در کشور ما جای زیادی برای مانور دارد و این در حالی است که خوشبختانه کشور ما دارای رانندههای فهیم و ماهری است که حاضرند حتی در اوج افزایش قیمتها باز هم از نمونههای استاندارد و گرانتر در برابر رقبای غیر استاندارد، استفاده کنند و این جای بسی خوشحالی است. ضمن اینکه باید این نکته را هم متذکر شویم که تا زمانی که سیستم حمل و نقل کشورمان از شکل راننده و مالک محوری به شرکتمحوری تبدیل نشده است، بسیاری از این مشکلات باقی خواهند ماند، چرا که هر مالکی بنا به نیاز و خواست خود، تریلر قبلی خود را کنار میگذارد و اقدام به بستن یک تریلر دیگر خواهد کرد که در این صورت داشتن چند تریلر یا حتی اجاره آن هم مقرون به صرفه نخواهد بود و این کاری است که باید در شرکتها انجام شود تا با داشتن انواع مختلف تریلر، امکان استفاده از گونههای غیر استاندارد به صفر نزدیک شود.