عصرخودرو: درباره ی منطق رفتارهای اجتماعی ایرانیان مثل معروفی وجود دارد که به «منطق ماشین دودی» معروف است.
به گزارش پایگاه خبری «عصرخودرو» به نقل از موج، گفته می شود سال ها پیش، برای نخستین بار یک وسیله ی مسافربر ابتدایی مشابه
تراموا در جنوب تهران به راه افتاده بود که به دلیل آن که با دود و سر و
صدای زیاد حرکت می کرد، عوام به آن ماشین دودی می گفتند.
منطق ماشین دودی از آنجا نشأت گرفت که دیده می شد مردم به خصوص کودکان،
ساعت ها با اعجاب اطراف این وسیله گشته و آن را تماشا می کردند، اما؛ به
محض آنکه ماشین دودی به راه می افتاد همان کودکان با سنگ به جانش می
افتادند.
همین داستان، حکایت خودروسازان داخلی و برخی از منتقدان داخلی آنها شده است.
به عبارات زیر توجه کنید: "مسعود سلطانی فر، عضو شورای شهر تهران، میگوید:
بر اساس آمار و اطلاعاتی که بنده از بهشت زهرا دریافت کردم، متأسفانه؛ در
این ایام تعداد فوتیهای شهر تهران با توجه به بیماریهایی مانند
ناراحتیهای تنفسی و سکته قلبی 30 درصد افزایش پیدا میکند. تعداد فوتیهای
تهران در این ایام در سالهای 89، 90 و 91 بین 23 تا 32 درصد افزایش داشته
که میانگین آن همان حدود 28 تا 30 درصد میشود.»
به گزارش موج، این عضو شورای شهر تهران اظهار میدارد: «بنده فکر میکنم
ریشه ی عمده ی آلودگی هوا ناشی از تردد خودروهای فاقد استانداردهای صنعت
خودرو در سطح شهر و نیز استفاده از سوخت غیراستاندارد است، اما؛ در بلند
مدت باید در زمینه ی ساخت موتورهای خودروهایی که در داخل کشور استفاده
میشود فکری اساسی کرد،متاسفانه؛ ضرب الاجلی که برای کارخانه های تولید
خودرو گذاشته شده در عمل خیلی مورد توجه قرار نگرفته است و با توجه به
اینکه گفته میشود چند صد هزار نفر در این کارخانجات کار میکنند و امکان
تعطیلی آنها وجود ندارد. برخی مدیران خودروساز از این موضوع سوءاستفاده
کرده و به دنبال بهسازی و کار ریشه ای در تولید خودروهایی که آلایندگی
کمتری داشته باشند، نمیروند."
در حالی که با وجود توسعه نیافتن ناوگان حمل و نقل عمومی، به نصف رسیدن
سرعت تردد خودروها در خیابان ها و بالا رفتن جمعیت شهر و در نتیجه آمار
ترددهای درون شهری، خودروسازان داخلی، توانسته اند با بهره گیری از
تمهیداتی مؤثر، طی سال های اخیر میزان آلایندگی خودروهای خود را تا حد
زیادی کاهش دهند.
ایراد اتهامات غیر کارشناسانه به صنعت خودروی داخلی برای بعضی دیگر تبدیل
به یک پز روشنفکرانه شده است. امروز از گوشه و کنار انواع و اقسام نقدهای
غیرکارشناسی، در قالب مصاحبه، گزارش، خبر و حتی مقالات فنی در رسانه ها به
چشم می خورد و حجم آنها به قدری افزایش یافته که بررسی و نقد دقیق آنها در
زمانی کوتاه میسر نیست.
اگر قدری دقیق و واقع بینانه تر به موضوع نگاه کنیم، بسیاری از شهرهای
بزرگ، به ویژه تهران، از رهگذر تردد خودروهای فرسوده با عمر بالای 30 سال
است که آسیب دیده اند. راهکار آن نیز برای همگان روشن بوده که همان از رده
خارج کردن این خودروها و جایگزینی آنها با خودروهای نو داخلی است. البته
این طرح به دلیلل عدم تأمین نقدینگی لازم از سوی بانک ها قفل شده است.
توجه به این نکته ساده و درعین حال محوری، از آن جهت ضروری به نظر می رسد
که برای از رده خارج کردن دو میلیون خودروی فرسوده و جایگزینی آنها با
خودروهای نو، با قیمت میانگین 8 تا 10 هزاردلار، رقمی بین 16 تا 20 میلیارد
دلار ارز خارجی باید از کشور خارج شود که به واقع از توان و عهده دولت و
مردم خارج است.
درعین حال اقدامات دیگری مانند استاندارد کردن سوخت بنزین مصرفی خودروها،
توسعه ی حمل و نقل عمومی و ایجاد دیگر زیرساخت های شهری لازم جهت روان شدن
ترافیک شهرها، که می توانستند در کاهش آلودگی هوای خفقان آور فعلی شهرهای
بزرگ اثرگذار باشند، به دلیل ناتوانی در انجام هماهنگی ها و نبود همکاری
جمعی میان نهادهای مسوول سامانی نیافته است. نهادهایی همچون شهرداری ها،
نیروی انتظامی، وزارت نفت و دیگر سازمان ها و وزارت خانه های مسوول به
دنبال چنین ناکارایی و ناهماهنگی، هرگز مورد مواخذه قرار نمی گیرند و در
این میان انگشت اتهام تنها به سمت صنایع بی دفاع دراز می شود.
حجم بالای تهمت ها و ادعاهای وارده به صنعت خودروی داخلی، به لحاظ ایجاد جو
بی اعتمادی به این صنایع چنان خسارات عظیمی به بار می آورد که گاه محاسبه
دقیق دامنه این خسارات به آسانی ممکن نیست. از طرفی مرجعی نیز وجود ندارد
که ادعاهایی از این دست را بررسی کرده و در صورت صحت آنها خودروسازان را
جریمه و در غیر این صورت اتهام زنندگان را محاکمه و مجازات کند.
اینجاست که منطق معروف « ماشین دودی» در رفتار ما ایرانیان بروز و ظهور می
یابد. با این منطق، خودروسازان داخلی تاوان سستی و کاهلی دیگران را پس می
دهند؛ دیگرانی که در گوشه ای نشسته و تنها نظاره گر آلودگی روز افزون هوای
تهران بوده اند و در این شرایط، آنان که هم خود حرکت کرده و هم محرک دیگران
برای حرکت بوده اند، هدف سنگ اندازان قرار می گیرند.