عصر خودرو: چندی پیش داستان لامبورگینی اونتادور زردرنگ دستسازی که یک هنرمند ایرانی با دقت و ذوق تمام ساخته بود، توانست در فضای مجازی سر و صدای زیادی به پا کند و داستان خودروهای دستساز را دوباره سر زبانها بیندازد.
به گزارش پایگاه خبری«عصرخودرو»، ساخت خودروهای دستساز در کشورهای مختلف جهان رواج دارد و در بسیاری از نقاط جهان حتی کارگاههایی برای ساخت خودروهای دستساز با ظاهر سفارشی و رپلیکاها (خودروهایی با ظاهر یک خودرو مشهور واقعی و متعلقات فنی خودروهایی ارزانتر) وجود دارند. خودروهای دستساز در ایران پدیده جدیدی نیستند. ساخت خودروهایی براساس شاسی و متعلقات فنی یک خودرو ارزانقیمت به دهه 40 شمسی برمیگردد. با این حال بیشتر این تلاشها حتی در سالهای اخیر به ساخت نمونهای مناسب و دقیق نینجامیده، حاصل کار هنرمندان با ذوق ایرانی معمولا یک نمونه ابتدایی و ساده بوده است. در این میان اما شاید یکی از جذابترین و دقیقترین نمونهها فراریهای دستساز یکی از ایرانیان مقیم آمریکا باشد که در سالهای پایانی دهه70 شمسی خبرساز شد. در این مطلب به طور خلاصه به داستان فراریهای دستساز مسعود نژادبخش و حضور یکی از آنها در کشورمان خواهیم پرداخت.
تجارب اولیه
مسعود نژادبخش متولد سال 1334، در سن 13سالگی اولین خودرو دستساز خودش را پدید آورد و به ثبت رساند. این خودرو ملغمهای از متعلقات فنی متفاوتی بود که توانست برای اولین بار او را به آرزویش برساند. پیشرانه موتورسیکلت وسپا نیروبخش این خودرو سهچرخ و موتور عقب بود. چرخ عقب این خودرو به وسیله زنجیر به پیشرانه متصل میشد و دو چرخ جلو نیز به وسیله جعبه فرمان پیکان فرمانپذیری داشتند. علاوه بر این، از کمک فنرها و غربیلک فرمان پژو 504 و صندلی پیکان جوانان برای ساخت خودرو استفاده شده بود. این خودرو کوچک (فاصله دو محور 165 سانتیمتر) و ارزان سرآغاز پروژههای حرفهای سالهای آتی نژادبخش بود. پس از مهاجرت به ایالات متحده، از سال 1359 آقای نژادبخش به طور جدیتر وارد عرصه ساخت خودروهای دستساز شد. ساخت خودروهایی با ظاهر مشابه مرسدس بنز 300SL گالوینگ افسانهای و برخی محصولات قدیمی رولزرویس به کمک آلومینیوم، فولاد و حتی مواد کامپوزیت (که در آن زمان نوظهور و بسیار پیچیده بودند) از اولین پروژههایی بود که آقای نژادبخش تا پایان دهه80میلادی به انجام رسانید. پروژه اصلی و جنجالی او اما از سال 1990 آغاز شد. در آن زمان تستاروسا به عنوان یکی از برترین سوپراسپرتهای جهان مورد توجه بسیاری از کارگاههای تیونینگ بود و نمونههای تقویتشده بسیاری از آن عرضه شدند. در این میان نمونه تقویتشده توسط تیونر آلمانی یعنی کوئنیگ (Koenig) با قدرتی بین 750 تا 1000 اسب بخار شاید برترین و خاصترین نمونه بود. این تستاروسا تیونینگ شده اما به جز تواناییهای فنی خیرهکننده، ظاهری باابهت و زیبا داشت که در حقیقت ترکیبی از المانهای زیبای تستاروسا و برترین سوپراسپرت آن سالها یعنی فراری F40 بود. باله عقب و کیت بدنه عریض از جمله مهمترین عواملی بودند که تستاروسا کوئنیگ را برتر و جذابتر از سایرین میساختند. با این حال قیمت سرسامآور چنین خودرویی راه را برای ساخت نمونههای مشابه ارزانقیمت برپایه متعلقات فنی سایر خودروها باز میگذاشت. تا سال 1992 میلادی نژادبخش ساخت قالبهای بدنه این خودرو را به اتمام رساند و 2 سال بعد یعنی در سال 1994 در نهایت تستاروسا ایشان جان گرفت و به ثبت رسید. موفقیت نژادبخش به حدی بود که در نهایت در سال 1997 جایزه بهترین خودرو دستساز از نظر کیفیت و طراحی را کسب کرد و مورد توجه نشریه معتبر Kit Car قرار گرفت. همانند تمامی خودروهای دستساز دیگر، فراری نژادبخش نیز براساس خواست مشتری میتوانست از متعلقات فنی متفاوتی استفاده کند. به همین دلیل هیچ یک از 14 نمونهای که تا پایان قرن بیستم میلادی توسط ایشان و به طور سفارشی ساخته شد دقیقا مشابه هم نیستند. با این حال پایه و اساس تمامی نمونههای ساختهشده توسط آقای نژادبخش براساس پیشرانههای 8 سیلندر نسل چهارم شورولت کوروت بودند.
بدنه فراری نژادبخش از جنس فایبرگلاس است. علت انتخاب این ماده برای ساخت بدنه این خودرو قالبگیری ساده و دقیق، تعمیرات ارزان و وزن کم و مقاومت بالای آن است. این بدنه زیبا روی یک شاسی فولادی ساخته شده از پروفیلهای مربعی سوار میشود. این شاسی در آن زمان به کمک نرمافزاهای رایانهای و شبیه به شاسیهای سوپراسپرتهای مدرن طراحی شد و در نهایت تحت آزمایشاتی دقیق استحکام و انعطافپذیری آن ثابت شد. در ساخت اکسلها نیز از خودروهای مسابقهای الهام گرفته شده است. برای کابین نیز داشبوردی از جنس فایبرگلاس با روکشی از بهترین نوع چرم، صندلیهای اسپرت فیبرکربنی ریکارو، کمربندهای Sabelt با 3نقطه اتصال و تمامی اداوت و نشانگرهای مورد نیاز در خودروهای مسابقهای در نظر گرفته شده بود. اصلیترین پیشرانه قابل سفارش برای این خودرو همان پیشرانه مشهور 350 جنرال موتورز است که سالهاست برای علاقهمندان خودروهای آمریکایی مترادف با قدرت است. این پیشرانه در عین سادگی تعمیرات و قیمت مناسب، انعطافپذیری بالایی دارد و بهراحتی میتوان با اندکی تغییرات ساده آن را به یک هیولا بدل کرد. نمونه مورد استفاده توسط نژادبخش به حجم 5.7 لیتر قدرتی معادل 500 اسب بخار و گشتاور 600 نیوتن متر تولید میکرد. این پیشرانه که همانند نمونه اصلی تستاروسا در وسط خودرو قرار گرفته بود، به کمک یک جعبه دنده 5 سرعته (که از شورولت کوروت و یا پورشه 911 توربو نسل 930 به عاریه گرفته میشد) چرخهای عقب را به حرکت درمیآورد. به مدد وزن کم (1272 کیلوگرم) و قدرت زیاد، این خودرو توانایی شتابگیری از صفر تا 100 کیلومتر در ساعت در 4.2 ثانیه را داراست و در نهایت به حداکثر سرعتی معادل 305 کیلومتر در ساعت میرسد. پیشرانه دیگری که برای این فراری قابل سفارش بود، یک پیشرانه 450 اسب بخاری به حجم 6.3 لیتر بود که به یک جعبه دنده 4سرعته اتوماتیک متصل میشد. با این حال ابعاد این فراری چندان کوچک نبود. طول آن در حدود 4.5 متر، عرض آن 2.18 متر بود و به خاطر ارتفاع کم (تنها 1.11 متر) پهنای زیاد خودرو دوچندان به نظر میرسید. علاوه بر این، به خاطر فاصله دو محور ایدهآلی در حدود 2.57 متر، فرمانپذیری خودرو کمتر تحت تاثیر ابعاد خودرو قرار میگرفت.
قیمت تمامشده بهترین نمونه این فراری در زمان عرضه حدود 65 هزار دلار بود که در صورت نیاز میتوانستید پیشرانه را به صورت غیر تقویت شده سفارش دهید تا قیمت آن به حدود 48 هزار دلار برسد. جالب است بدانید که در آن زمان شورولت کوروت چیزی در حدود 35هزار دلار قیمت داشت که نشان از هزینه بالای طراحی و ساخت این فراری دستساز دارد. از زمان سفارش تا تحویل خودرو نیز چیزی بین 4 تا 5 ماه زمان لازم بود.
نژادبخش در اواخر دهه 70 شمسی به ایران سفر کردند. در طی این سفر نژادبخش با کمی تحقیق متوجه شدند که صنعت خودروسازی در کشورمان دارای کاستیهای بیشماری است که شاید نیازمند بهروزرسانی و بهبود اساسی است. به همین دلیل ایشان تصمیم گرفتند تا براساس امکانات موجود در کشور خودرویی دستساز طراحی کنند. این پروژه تحت عنوان مارچلو 20 که در اوایل دهه 80 شمسی تعریف شد، قرار بود تا پیشرانه 1.6 لیتری مزدا 323 نیروبخش این خودرو 800 کیلوگرمی باشد. این خودرو اسپرت با ابعاد کوچک (فاصله دو محور 1850 سانتیمتر، طول حدودا 3.3 متر، عرض تقریبا 1.9 متر) و وزن اندکش قطعا تواناییهای مناسبی از نظر شتابگیری و هندلینگ میداشت. علاوه بر این اما نژادبخش تصمیم داشتند تا با کمک تجارب 25 ساله خود در شرکتی که قرار بود تحت عنوان ایران رویا تاسیس شود، پروسهای بسیار کمهزینه برای ساخت این خودرو ارائه کنند تا در نهایت قیمت تمام شده آن چیزی بین 4 تا 6 میلیون تومان (تقریبا هم قیمت پراید در آن زمان) باشد. علاوه بر این، سایر اهداف نژادبخش از تولید این خودرو در کشور مواردی همچون آموزش و اشتغالزایی برای جوانان، سرمایهگذاری در حوزه خودرو و تزریق دانش و تجربه ارزنده ایشان به صنعت تقریبا مونتاژکار آن سالهای کشورمان بود.
در خردادماه سال 1385 اما نژادبخش همراه با یک نمونه قرمزرنگ از فراری دستساز خود در نمایشگاه اتومبیلهای اسپرت، تیونینگ و آپشن حضور یافت. او که در غرفه هنرکده تیونینگ مبین شخصا حضور داشت، توانست به ستاره آن نمایشگاه بدل شود و تصاویر فراری دستساز او در شبکههای اجتماعی سر و صدای زیادی به پا کرد.
علاوه بر فراری قرمزرنگ اما یک مبل فراری نیز با ظاهری مشابه نمونه قرمزرنگ قرار گرفته بود. در همان نمایشگاه عنوان شد که امکان سفارش این مبل خاص و استثنایی به آقای نژادبخش وجود دارد. با این حال این حضور پررنگ آخرین خودنمایی مخلوقات زیبا و ستودنی آقای نژادبخش در کشورمان بودند. متاسفانه پروژه مارچلو 20 نیز همانند سایر نمونههای منحصربهفرد و خلاقانهای که در کشورمان فراموش میشوند، به تاریخ پیوست و امکان دمیده شدن روحی تازه در صنعت خودرو کشور از میان رفت.
برای آگاهی از تازه های جهان خودرو، جدیدترین قیمت ها و بازار خودرو ایران اینستاگرام خودرو امروز را دنبال کنید و جهت دریافت آخرین اخبار از طریق تلگرام به کانال اختصاصی عصر خودرو (https://telegram.me/asrekhodro ) بپیوندید. برای دریافت آخرین نسخه از نرم افزار تلگرام اینجا را کلیک کنید.