بررسی دو دستگاه هامر گذرموقت تازه وارد به پایتخت

سوار بر آسمانخراش های آمریکایی

عصر خودرو: تکنولوژی و توانمندی محصولات برند جیپ در میدان‌های جنگ جهانی دوم، جنگ کره، جنگ ویتنام و ... به اندازه‌ای اثبات شده بود که بتواند تا سال ۲۰۰۰ هم تامین‌کننده نیاز ارتش آمریکا و سایر ارتش‌های دنیا باشد. اما با پا گذاردن به دنیای جنگ‌های مدرن و پیشرفته امروزی در دهه ۱۹۷۰ حس نیاز شدیدی به جایگزینی جیپ‌های سبک وزن ¼ تن حس می‌شد. هدف طراحی و تولید خودرویی بزرگ‌تر، با ظرفیت حمل نفرات و مهمات بیشتر، توانمند‌تر، چابک‌تر‌ و از هر نظر برتر از یک جیپ بود که برای مدت‌های طولانی نیاز ستون سواره نظام ارتش آمریکا را تامین کند. برای این مهم هیچ کمپانی بهتر، باسابقه‌تر و قدرتمندتر از اِی‌اِم جنرال (AM General) وجود نداشت؛ کمپانی‌ای که تقریبا تمامی طول دوران فعالیت خود را به صورت تخصصی صرف طراحی و تولید انواع خودروهای توانمند جیپ برای مقاصد مختلف نظامی و شهری کرد. آنچه ای‌ام جنرال ارائه کرد، خورویی از کلاس شاسی‌بلند دودیفرانسیل ¼‌۱ تن با محورهای پهن، ارتفاع کم اتاق، پیشرانه‌ای پرقدرت با طراحی ساده و دوام بالا و سیستم انتقال نیرو با طراحی ساده اما عملکردی پیچیده بود که درنهایت M۹۹۸ نام گرفت و از سال ۱۹۸۴ به صورت رسمی وارد ارتش شد.

جمعه ۰۳ مهر ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۱:۰۰

سوار بر آسمانخراش های آمریکاییهامر گذرموقت تازه وارد به پایتختسوار بر آسمانخراش های آمریکاییهامر گذرموقت تازه وارد به پایتختهامر گذرموقت تازه وارد به پایتختهامر گذرموقت تازه وارد به پایتختهامر گذرموقت تازه وارد به پایتختهامر گذرموقت تازه وارد به پایتختهامر گذرموقت تازه وارد به پایتختهامر گذرموقت تازه وارد به پایتختهامر گذرموقت تازه وارد به پایتختهامر گذرموقت تازه وارد به پایتختهامر گذرموقت تازه وارد به پایتختهامر گذرموقت تازه وارد به پایتختهامر گذرموقت تازه وارد به پایتختهامر گذرموقت تازه وارد به پایتختهامر گذرموقت تازه وارد به پایتختهامر گذرموقت تازه وارد به پایتختهامر گذرموقت تازه وارد به پایتختهامر گذرموقت تازه وارد به پایتختهامر گذرموقت تازه وارد به پایتختهامر گذرموقت تازه وارد به پایتختهامر گذرموقت تازه وارد به پایتختهامر گذرموقت تازه وارد به پایتختهامر گذرموقت تازه وارد به پایتخت

به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو»، مجموعه ویژگی‌های فنی مخلوق ای‌ام جنرال ناخواسته موجب پایه‌گذاری کلاسی جدید در محصولات نظامی آمریکا شد که HMMWV، مخفف عبارت «وسیله نقلیه چندمنظوره چرخدار با قابلیت تحرک بسیار زیاد» نام گرفت که به منظور تلفظ راحت‌تر، این مخفف با اعمال تغییرات در حروف به HUMVEE تبدیل شد که‌ هاموی ( بخوانید ‌هام-وی) خوانده می‌شود. این ابرخودرو نظامی در دوران جنگ خلیج چنان خوش درخشید که آوازه توانمندی‌های آن در میدان سخت نبرد سراسر آمریکا را دربر گرفت. محبوبیت این خودرو ای‌ام جنرال را بر آن داشت تا دست به تولید انبوه کردن این غول جنگی به منظور فروش به عوام بزند. نتیجه کار تولید نمونه‌های شهری این خودرو عملیاتی و ایجاد سطح جدیدی در کلاس خودروهای SUV بود که بعدها از سال 1992 به بعد‌ هامر (HUMMER) نام گرفت. با عقد قرارداد همکاری مشترک میان ای‌ام جنرال و جنرال موتورز، نه‌تنها مسئولیت ادامه تولید ‌هامر با کد نام‌H1  برعهده کمپانی جنرال موتورز افتاد بلکه این شرکت اقدام به تولید نسل دوم‌ هامر با کد نام H2 به عنوان نمونه شهری‌تر گونه H1 کرد که تطابق بیشتری با استانداردهای راهنمایی و رانندگی فدرال داشت. آنچه در ادامه می‌‌خوانید مرور دوباره عملکرد فنی ‌هامر H2 به عنوان خودرویی با تاریخچه و اصالت جیپ و توانایی‌های یک تانک است که به لطف واردکننده آن نه یکی بلکه 2 دستگاه (مدل 2003 و 2005) از آن است که خواندن چندباره آن نیز خالی از لطف نیست.

فرزند جنگ

هاموی خودرویی بسیار توانمند بود که توانایی‌ و دوام بسیار زیاد خود را در طی سالیان بسیار چندین میدان نبرد از جمله عملیات طوفان صحرا در جنگ خلیج، جنگ عراق، افغانستان و بسیاری از عملیات‌های تاکتیکی روزمره ثابت کرده است از این رو و قانع کردن عوام برای پذیرش این موضوع که برند‌ هامر برترین شاسی بلند دنیا و حتی یک سر و گردن فراتر از جیپ است، در گرو تعریف و تمجید از عملکرد بی‌نظیر و بی‌رقیب این خودرو از سوی نشریات و نگارنده‌های خودرویی نیست چراکه تاریخ همواره آینه صادق وقایع خواهد بود.
مشکل آنجایی است که مدل H1 به عنوان گونه خیابانی M998 تماما با رعایت معیارهای نظامی و به‌صورت اوور دیزاین (Over Design به معنای طراحی و ساخت با استانداردهای فراتر از حد نیاز) ساخته شده است.
هر چند برتری این مدل نسبت به تمامی خودروهای شاسی بلند تاریخ مدیون همین طراحی اوور دیزاین است اما ارائه توانایی به‌مراتب فراتر از انتظار مشتریان و هزینه بالای طراحی و ساخت افزایش قیمت چشمگیر این مدل معادل 120 هزار دلار (در گونه‌های شهری و فروش عمومی) زمان تولید را به همراه داشت.

جنگجوی رام‌شده

H2 از سال 2002 با قصد ورود به بازار شاسی بلند‌های در دسترس عوام و افزایش فروش، کاهش قیمت را هدف قرار داد و بر همین اساس از ابتدا بر شاسی سه‌تکه تقویت‌شده GMC 2500HD جنرال موتورز طراحی شد تا از هزینه‌های طراحی شاسی بکاهد. همچنین بسیاری از ویژگی‌های فنی موجود در مدل H1 نظیر دیفرانسیل‌های قفل‌شونده، محورهای پورتال، تعلیق‌های مستقل در هر چهار چرخ و ... در مدل H2 دستخوش تغییر و ساده‌سازی شده تا مبلغ 60 هزار دلار معادل نصف قیمت H1 را در زمان تولید به دست دهد. آنچه H2 را در میدان فروش سر‌تر از H1 قرار می‌دهد، قیمت بسیار پایین‌تر‌ و رعایت استانداردهای فدرال، ابعاد کوچک‌تر و ظاهری شیک‌تر و به اصطلاح خودمانی ظاهر امروزی‌تر آن است. بسیاری از خریداران H2 در توجیه عدم خریداری مدل H1 به ظاهر بسیار خشن و مردانه آن اشاره می‌کنند. عجیب آنجاست که دقیقا همین فاکتور یکی از مهم‌ترین دلایل خرید برای آن دسته از مشتریانی است که مدل H1 را ترجیح می‌دهند. به عبارت ساده‌تر ‌هامر H2 از هر جهت سوهان‌خورده مدل H1 است که برای جلب رضایت درصد بالاتری از عوام مشکل‌پسند طراحی و تولید شده است. از این سو تلاش بسیار شد تا هم در ظاهر و هم در باطن تمامی ویژگی‌های مثبت مدلH1 را به ارث برده و درعوض نقاط ضعف آن را اصلاح کند. با این اوصاف دلیل فروش به‌مراتب بیشتر مدل H2 چندان جای تعجب ندارد.

مدت‌های درازی از ورود برند ‌هامر به کشورمان می‌گذرد از این رو دیدن مجدد آن چیز جدیدی به حساب نمی‌آید اما هربار که از نزدیک با آن مواجه می‌شوید، بدون شک با دیدن ابعاد بسیار بزرگ و ظاهر عضلانی آن شوکه خواهید شد. با کمی دقت ظریف و دقیق‌تر در تمامی اجزای بدنه به هماهنگی و توازن بسیار دقیق در طراحی تمامی قسمت‌های آن پی‌خواهید برد که حاکی از وسواس بسیاری است که طراحان‌ هامر در طراحی H2 از خود به خرج داده‌اند. نتیجه این وسواس ظاهر بسیار مردانه، زیبا و متوازن در عین غول‌پیکری است.

دو خودرو مورد بررسی از نوع SUV (دارای سقف کامل) هستند که طول 5.1متری آن در برابر پهنا و ارتفاع 2 متری چندان به چشم نمی‌آید. با مد نظر قرار دادن ابعاد مدل H2 در خواهید یافت که یکی دیگر از فاکتورهای موثر در توازن و زیبایی طراحی H2 نیز در گرو ابعاد مکعب مستطیلی بدنه است. ابعاد غول‌پیکر بدنه برخلاف شاسی بلندهای ژاپنی که بر تایرهای نامتناسب بدنه سوار هستند، بر 4حلقه تایر به پهنای 21.5 سانتی‌متر و به قطر 89 سانتی‌متری سوار است که در رینگ‌های عضلانی 17 اینچی 7 پره معروف به HUMMER جای گرفته‌اند و با این اندازه بزرگ با سایر اجزا در طراحی بدنه مخصوصا عمق طاق گلگیرها کاملا هماهنگ است.

نباید نقش برجسته و پررنگ‌ الهام‌گیری از طراحی سنتی و محبوب جیپ را ‌که در تمامی اجزای H2 موج می‌زند، نادیده گرفت. طراحی جلوپنجره شکاف‌دار عمودی با 2 چراغ گرد از همان ابتدا در مدل H1 نیز محل جنجال و درگیری بسیار زیاد قانونی با کمپانی جیپ بود. در نهایت سادگی و البته زیبایی مردانه سعی بر آن شده ‌که ضمن حفظ خشونت ظاهری مدل H1 با استفاده از آبکاری کروم و زوایای نرم اندکی میانه‌رو باشد اما در بخش انتهایی درست بر اساس سنت کمپانی جیپ با استفاده از چراغ‌های عمودی بسیار ساده و شکیل و البته تماما مردانه پیش رفته است. جالب آنجاست که بسیاری از نقاط طراحی تویوتا FJ Cruiser،‌ هامر را در ذهن تداعی می‌کند. حتی بی‌اعتنایی هم نمی‌تواند این شباهت بی‌اندازه را از چشمان تیزبین علاقه‌مندان دور نگه‌ دارد.
رودری‌ها و ادوات در‌برگیرنده آن شامل قفل مرکزی، کنترل آینه‌ها، بالابر شیشه‌ها و از آن مهم‌تر کنترل گرمکن صندلی‌هاست که نوید از سواری با یک خودرو شاسی‌بلند لوکس می‌دهد. با نگاه دقیق‌تر به اهرم و دستگیره داخلی در، بار دیگر فضای داخلی تویوتا FJ Cruiser در ذهن تداعی می‌شود. این همه شباهت بدون‌شک نمی‌تواند اتفاقی باشد. برای آن دسته از افرادی که در برابر بیان کپی‌برداری کمپانی تویوتا در مدل FJ Cruiser از طراحی‌ هامر H2 باید خاطر نشان کرد که ‌هامر H2 در سال 2002 تولید شد درحالی که تویوتا FJ Cruiser در سال 2003 طرح مفهومی اولیه این خودرو را به جهانیان رونمایی کرد. از سایر آپشن‌های فنی H2 می‌توان به تودوزی و فرمان روکش چرمی، سیستم تهویه مطبوع سه‌نقطه‌ای، کروز کنترل، صندلی‌های برقی 8‌جهته با دو حافظه و سیستم صوتی BOSE اشاره کرد.

نشانگرها بسیار ساده و کاملا خوانا با عقربه‌های کاملا موازی و هماهنگ با یکدیگر در پشت فرمان چهارشاخه جای گرفته‌اند. طراحی نمای داخلی در عین پیچیدگی بسیار ساده و در دسترس است.

کنسول مرکزی در‌برگیرنده بیشتر ادوات کنترلی از جمله سیستم صوتی، سیستم تهویه مطبوع، دوربین دید عقب (در مدل 2005)، کنترل‌کننده‌های سیستم چهارچرخ محرک، سیستم تنظیم ارتفاع، سیستم ضد‌هرزگردی، دو خروجی برق 12 ولت و فندک است که همگی در دسترس راننده قرار گرفته‌اند. 3 کلید سیستم هرزگرد دوحالته که در حالت دوم اجازه می‌دهد چرخ با سرعت بیشتری هرزگردی کند تا گِل‌های گیرکرده در آج تایر از آن خارج شوند، کلید تنظیم ویژگی‌های خودرو بر اساس بکسل‌کردن خودرو، کفی، اسب‌کِش و یا هر وسیله دیگر و همچنین کلید سیستم تنظیم ارتفاع خودرو درست در جلو اهرم دنده قرار دارد.

پنل سقف و آینه دربرگیرنده دو چراغ روشنایی، کلید سانروف، کلید‌های کنترلی ریموت پارکینگ و نشانگر قطب نما و دمای هوای خارج از خودرو است. به منظور افزایش سطح لوکس‌گرایی، سیستم صوتی تصویری با قابلیت پخش دی‌وی‌دی از طریق یک مانیتور 10.2 اینچی ویژه سرنشینان عقب نیز در مرکز سقف تعبیه شده است.

ردیف 4تایی کلید‌‌های سمت چپ سیستم صوتی پنل کنترلی سیستم دو‌دیفرانسیل پیچیده این غول 2.9 تنی است. این سیستم دو‌دیفرانسیل در 5 حالت مختلف به این شرح عمل می‌کند:
چهارچرخ سبک: ویژه رانندگی روزمره در بیشتر سطوح.
چهار چرخ سبک و قفل: با قفل شدن قفل دیفرانسیل مرکزی در حالت معمولی، این حالت برای عبور از مسیرهای لیز یخی و یا شنی استفاده می‌شود.
چهارچرخ سنگین: با ورود گیربکس کمک به مدار و سنگین شدن انتقال نیرو دیفرانسیل مرکزی نیز قفل می‌شود تا امکان عبور از شیب‌های تند و تیز فراهم شود.
چهارچرخ سنگین و قفل: در این حالت دیفرانسیل عقب نیز قفل شده و سیستم ضدهرزگردی با حساسیت بیشتری وارد مدار می‌شود تا نهایت قدرت را به چرخ دارای حداکثر کشش انتقال دهد. در این حالت سیستم برقی دریچه گاز (ETC) نیز به کمک راننده می‌آید و از این رو مسیری وجود ندارد که‌ هامر قادر به عبور از آن نباشد.
خلاص: با نگه‌د‌اشتن همزمان 2 کلید چهارچرخ سبک و چهارچرخ سنگین و قفل به مدت 10 ثانیه، مجموعه انتقال نیرو دودیفرانسیل کاملا از مدار خارج شده و خودرو آماده بکسل شدن با خودرو دیگر می‌شود.

با انداختن نگاه به زیر بدنه ‌هامر قدرت و توانمندی این خودرو در باطن نمایان می‌شود. سیستم تعلیق محور جلو از نوع مستقل جناغی دوبل بلند و کوتاه است که از طریق فنر پیچشی (تورشن) و کمک هیدرولیکی نرمی سواری را به ارمغان می‌آورد. تعلیق محور عقب نیز از نوع یکپارچه فنر لول با مندل‌های کنترلی و کمک هیدرولیکی است که برای بهبود توان آفرود سواری در بالا‌ترین نقطه محور نصب شده است تا هیچ برخوردی با موانع پیدا نکند. سایر ادوات زیربندی‌ هامر از جمله میل موج‌گیرها، مندل‌ها، دیفرانسیل، حفاظ ضربه‌گیر محور جلو مزین به لوگوی H2 همگی ضخامتی دوبرابر نمونه‌های مشابه موجود در جیپ دارند و بر اساس استانداردهای کامیون‌های سبک ساخته شده‌اند که گواهی بر توان فنی بسیار بالای این خودرو است. بهتر بود تویوتا سیستم زیر‌بندی FJ Cruiser را نیز به‌طور کامل کپی‌برداری می‌کرد تا مخلوق آفرودرش کامل‌تر شود.

فضای داخلی‌ هامر مانند تمامی شاسی‌بلندهای امروزی کوچک‌تر از آن چیزی است که در ظاهر به چشم می‌آید اما در عین حال به اندازه‌ای جادار و مسلط به مسیر است که با عقب‌کشیدن صندلی‌های برقی نیز جای پای سرنشینان عقب فراتر از حد انتظار است. با وجود شباهت بی‌مانند طراحی دماغه و شیشه جلو و همچنین نشیمن راننده و سرنشینان در ‌هامر و FJ Cruiser، تسلط راننده بر مسیر و اطراف خودرو در ‌هامر به مراتب بهتر از تویوتا با آن جثه کوچک‌تر است. اینجاست که بار دیگر مهارت و استادی خودروسازان آمریکایی در بحث رعایت ارگونومی و طراحی فضای داخلی خود را نشان می‌دهد.

پیشرانه نسل اول و دوم‌ هامر H2 (2003 تا 2004 و 2005 تا 2007) پدیده‌ای است از نوع OHV V8 به نام وُرتِک (Vortec) محصول جنرال موتورز از نوع پوش‌راد (OHV/16 سوپاپ) به حجم 6 لیتر و به قدرت 325 اسب بخار در دور 5200 و گشتاور 520 نیوتن‌متر در دور 3600 (به ترتیب 315 و 500 در نسل اول) است. این پیشرانه در نسل سوم H2 (2007 تا 2009) دستخوش تغییرات اساسی و افزایش حجم به 6.2 لیتر و افزایش قدرت و گشتاور به ترتیب معادل 395 اسب بخار و 560 نیوتن‌متر شد. برای دستیابی به فاصله محور معقول و مندسی شده و همچنین نقطه ثقل مرکزی پیشرانه به اندازه‌ای در دل اتاق فرو رفته است که تقریبا می‌توان گفت 2 سیلندر آن در داخل کابین قرار دارد. این سبک طراحی در مدل H1 شدیدتر است به گونه‌ای که تقریبا نیمی از پیشرانه داخل اتاق قرار داشته و برای هرچه کوتاه‌تر کردن دماغه خودرو رادیاتور‌ روی قسمت جلویی پیشرانه و رو به بالا قرار گرفته است. یکی از مهم‌ترین‌ دلایل برتری‌ هامر در عبور از مسیر‌ها همین رعایت نقطه ثقل مرکزی خودرو است که خود را در آفرود بروز می‌دهد.

سوار بر آسمانخراش

با قرارگرفتن در پشت فرمان اولین چیزی که جلب توجه می‌کند، دید بسیار خوب نسبت به جلو و اطراف خودرو نسبت به تویوتا FJ Cruiser با آن همه کپی‌برداری فنی و مهندسی است و نکته دوم بدون شک فضای بسیار جادار و ارگونومی بسیار عالی سرنشینان است که تودوزی چرم تنها در تامین آسایش نقش ایفا کرده و سایر نکات مثبت مدیون طراحی بسیار دقیق و مهندسی شده است.
با توجه به کارکرد بیش از 130 هزار کیلومتری این دو خودرو جالب است که هیچ صدایی حتی صدای غرش پیشرانه آن به داخل اتاق درز پیدا نمی‌کند.
با مد نظر قرار دادن وزن 2.9 تنی این آسمانخراش توان 315 و 325 اسب بخاری پیشرانه چندان کافی به نظر نمی‌رسد اما احتمالا بعد از شنیدن عدد 10.9 ثانیه (10.7 برای H2های نسل دوم و 9.5 ثانیه برای H2های نسل سوم) برای دستیابی به سرعت 100 کیلومتر بر ساعت آن هم با جعبه دنده 4 سرعته اتوماتیک 4L65-E (6‌سرعته اتوماتیک در H2های نسل سوم) احتمالا تعجبتان را بر خواهد انگیخت. این شتاب درخور توجه مدیون ضریب‌های بسیار عالی جعبه دنده مخصوصا ضریب بسیار سنگین 3.06 دنده یک است.
ترکیب این ضریب سنگین با ضریب 2.64 گیربکس کمک، شما را به مجموعه ضریب حیرت‌آور 8 در دنده یک کمک سنگین می‌رساند که موجب‌ می‌شود با این غول 3 تنی تقریبا تمامی مسیرهای ناممکن را پشت سر بگذارید.
البته در راستای رسیدن به این مهم نباید زاویه ورود و خروج بسیار عالی و فاصله محور در تناسب با ارتفاع کف از سطح زمین را فراموش کرد.
با وجود فنربندی پیچشی در جلو و لول در عقب سیستم تعلیق به دلیل استفاده از میل موج‌گیرهای سفت برخلاف انتظار خشک‌تر از آنچه تصور می‌شود عمل می‌کند. از آنجایی که آسایش و لذت سواری از طریق صندلی‌های بسیار راحت مبلی کاملا جبران شده است، این سفتی در سیستم تعلیق در ترکیب با نقطه ثقل مرکزی پایداری بی‌مانندی را برای H2 به ارمغان آورده است که برای خودرویی که بر آسفالت توان دستیابی به سرعت 200 کیلومتر در ساعت را دارد و در بیابان نیز چالاک عمل می‌کند، یک نعمت به شمار می‌آید. توان ترمزگیری این آسمانخراش برعهده ترمزهای معمولی هیدرولیکی با بوستر خلأ از نوع دیسکی دوجداره هوا‌خنک در هر چهار چرخ است با این تفاوت که ابعاد و ضریب ایمنی آن به اندازه ابهت H2 درنظر گرفته شده و برخلاف انتظار توان بسیار خوبی از خود به نمایش می‌‌گذارد.

سخن نهایی

سرتان را به درد نیاوریم. از قدیم گفته‌اند کار هر بز نیست خرمن کوفتن، گاو نر می‌خواهد و مرد کهن. 2 مدل H1 و H2 شاسی‌بلند‌هایی از کلاس فول‌سایز واقعی هستند که به دلیل ابعاد و وزن فراتر از شاسی بلند‌های عادی در بازه قوانین مربوط به کامیون‌ها جای گرفته و از این رو هرگز برای تست میزان مصرف بنزین مورد بررسی قرار نگرفته‌اند و پرداخت مالیات خودروهای کلاس سواری شامل حال مالکان آن نمی‌شود. ‌هامر خودرویی برای هر کس و هر جا نیست. بر اساس آمار اکثریت مالکان ‌هامر مرد بوده و غالبا یا علاقه‌مند سرسخت آفرودسواری و یا افراد ثروتمند معتاد به ضرب‌المثل «هرچه بزرگ‌تر، بهتر» هستند. پیش از آنکه هول‌ هامر شما را در دیگ دردسرهای عظیم مصرف سوخت و از آن بدتر پارک‌کردن آن در خیابان‌ها و پارکینگ‌های غیر استاندارد ساختمان‌های نقلی امروزی بیندازد بار دیگر خوب فکر کنید.‌ هامر خودرویی فراتر از انتظارات معمول آفرود و یک شاسی بلند لوکس تمام‌عیار است که درصورت داشتن تسلط و مهارت رانندگی با آن هیچ خودرو دیگری لذت سواری آن را برایتان تداعی نخواهد کرد.‌ هامر فرزند میدان جنگ و ابرخودرو آفرود است که توانایی‌های خود را در نبرد به اثبات رسانده و هیچ نیازی برای اثبات برتری‌های خود ندارد. خواه بپذیرید یا نپذیرید، ‌هامر برترین برند آفرود در دنیاست که حتی یک پله بالاتر از شناخته‌شده‌ترین برند آفرودساز و پدر معنوی خود یعنی جیپ قرار می‌گیرد.
در آخر جا دارد تا از آقای حسن قاضیان، واردکننده این دو ‌هامر زیبا برای در اختیار قرار دادن وقت خود تشکر ویژه نماییم. همچنین جا دارد از آقای محمدامیر ابراهیمی برای انجام هماهنگی‌های دشوار این تست فنی و همچنین از آقایان علی و محمد اَنیسی به منظور همراهی در تهیه این مقاله کمال تشکر را به جا آوریم.

 

جهت دریافت آخرین اخبار از طریق تلگرام به کانال اختصاصی عصر خودرو (https://telegram.me/asrekhodro ) بپیوندید. برای دریافت آخرین نسخه از نرم افزار تلگرام اینجا را کلیک کنید.

 

برچسب ها

هامر
برگشت به بالا